داستان های سکسی تصویری جودی از بالا و پایین داخلش فرو میره
داستان های سکسی تصویری دادن اذیتم کردی و ناراحت شدم ازت که نمیگیریمت و اگه راحتم کص دادی که پس جنده ای و باز هم نمیگیرمت ولی اگه کلا بهم ندی باز هم نمیگیرمت و میگم کص ننت.
خلاصه اقا ما چند روز با این کص بهشتی رفتیم گردش و رستوران و سفره خونه و بوس و بغل و دستمالی و خرج و برج.
تا اینکه یه روز بعد کسچرخ و گردش تو کوچه داستان های سکسی تصویری پس کوچه های خیابون مطهری که اکثرا ادارین و جمعه ها سگ پر نمیزنه حسابی از این کص بهشتی لب گرفتم و لببازی کردیم و کمی هم با دستم کصشو از رو ساپورتش مالیدم که این حالش بدجور خراب شد و گفت حالم خراب شده ( اشاره به این داشت که کصش آب انداخته و کیر میخواد).
اقا که شما باشی هرجا زنگ زدیم مکان جور کنیم نشد که نشد. من هم کیر خورده از همه جا حیلون و ویلون مونده بودم چیکار کنم با این شاه کص بهشتی که کسش اب انداخته.
اقا رفتم تو مخش که بیا بریم دفتر دکی داستان های سکسی تصویری.
که سارا گفت نههههههه اونجا دوربین داره.
نه کون داد نه کس
جودی از بالا و پایین داخلش فرو میره
سکس
نصب ماهواره رفتم ی خونه تو آریا شهر.ی خونه شلوغ بود و من حواسم نبود که دختری داستان های سکسی تصویری که تو اون خونه است ازم خوشش اومده.دو روز بعد نصب ماهواره دوباره از همون خونه زنگ زدن که باد تنظیماتو بهم ریخته بیا.منم وسایلو برداشتم و رفتم. این دفعه کسی خونه نبود فقط ی دختر توپول و خنده رو بود.به خودش رسیده بود اما طوری نبود که من شک کنم. بعد این که کارم پشت بوم تموم شد گفت بیا خونه تنظیمات ریسورو هم درست کن. منم رفتم دیدم ایراد نداره .دختره گفت بیا بشین کارت دارم.بعد گفتن هر جملش می خندید.پرسید:زن داری؟ گفتم نه.خندید گفت :خوبه.پرسیدم چرا؟گفت چون باهات کار دارم. ی کم ترسیدم اما برو خودم نیاوردم .گفت ببین من ازت خوشم اومده از فیزیکت. می خوام که باهات بخوابم اما شرط داره.گلوم خشک شده بود اما برا این که کم نیارم گفتم شرط؟ گفت آره من پول می دم که تو منو بکنی اما باید اونجوری بکنی که من میخام.هنگ کردم.هم تحریک شده بودم هم ترسیده بودم. دختره یهو گفت:البته اگه ازم خوشت بیاد چون مهمه برام. منم دیدم اون بچه پرروه گفتم والا من شنیدم زنا پول می گیرن میدن ندیده بودم پول میدن که بکنیشون.خندید گفت اونایی که پول می دن اونطوری می کنن که خودشون می خوان داستان های سکسی تصویری .فکراتو بکن اگه هستی من برای هر جلسه 50 تومن می دم. یهو عین خنگا پرسیدم مریضی؟ اونم غش غش خندید و گفت نه اما می ترسی کاندوم بیار.
کوس پر مو ژاپنی ,زیر پشم
پامو واکنم تو بشینی روی صندلی
که دید عین گاگولا نگاش می کنم گفت من ی سری آرزو دارم که به کسی نگفتم.میخام پول داستان های سکسی تصویری بدم برام بکنی.گفتم مثلا.گفت مثلا دوست دارم بشینم رو میز ناهارخوری پامو واکنم تو بشینی روی صندلی جلوم و هم غذا بخوری هم کس منو لیس بزنی.دوست دارم ی شمع روشن کنی قطره های داغشو بریزی رو کسم.دوست دارم کسمو بجویی و گاز بزنی.دوست دارم دوستامو دعوت کنم تو تمام مدت جلوی اونا دستتو بکنی تو شورتمو و منو بمالی.دوست دارم با برس سشور منو بکنی…بعد همینطوری اومد سمتم و نشست روپام.منم نفهیمدم دیگه چی شد یهو دیدم لخت تو تخت خوابشم.اون شب منو مجبور داستان های سکسی تصویری کردم شمع داغ بریزم رو کسش.خیلی سختم بود مثل چی ضجه می کشید.هی دستمو می ذاشت رو کسش می گفت بمال.اما کسکش نذاشت بکنمش.دختر بود.نه کون داد نه کس
شمع داغ بریزم رو کسش
مالوندمش و آخر فقط گذاشت بذارم لای سینش.آخرش هم پول داد.فرداش زنگ زد که دوستای داستان های سکسی تصویری دیگمم هستن که بعضیاشون دخترن بعضیاشون شوهر دارن اونام پول میدن.منم قبول کردم.الان هم هفته ای ی بار دو هفته ی بار پا میده.
الناز بایه تاپ و دامن کوتاه اومد، اولش دقت نکردم ولی داستان های سکسی تصویری تو آسانسور متوجه شدم نوک سینه هاش تو تیشرت سفید خودنمایی میکنه و سوتین نبسته. تو سلف سرویس هتل مشغول بررسی غذاها وتست کردن غذاها بودم که دیدم همون پسره با یک نفر دیگه تو ردیف کنار دیوار نشسته و حواس الناز کاملا به سمت اون بود. سرمیزهم متوجه شدم هروقت من سرم پایینه الناز زیرچشمی به سمت اونها نگاه میکنه. غذای سبکی خوردیم و رفتیم کنار بار داخل هتل. یه خانوم جوون داشت پیانو میزد و خیلی جوخوبی بود. الناز اشاره کرد برقصیم وباهم کمی رقصیدیم واین بار مستی حسابی منو گرفته داستان های سکسی تصویری بود، اما حواسم کاملا جمع بود. الناز گفت اجازه میدی با دکتر برقصم ووقتی موافقت من رو دید به طرف با اشاره فهموند که من تایید کردم. پسره اومد جلو وخیلی مودبانه سلام و احوالپرسی کرد وبعد بازهم اجازه گرفت و گفت بااجازه شما من با الناز خانوم کمی برقصیم. فهمیدم که اینها تو سونا بیشتر از معارفه باهم صمیمی شدن. در حین رقص متوجه شدم دست پسره حسابی روی اندام الناز پرسه میزنه و هر وقت پشتش به من بود راحت دستش روی باسن الناز به لذت میرسید. حدود 15دقیقه بعدش الناز رو تا سر میز همراهی کرد و خواست برگرده سر میز خودشون که گفتم چرا کنار ما نمیشینی که گفت دوستش تنهاس، گفتم بگو اونهم بیاد، ظاهرا توقع اینهمه تحویل گرفتن رو نداشت و رفت وبا رفیقش برگشت، رفیقش انصافا از خودش خوش تیپ تر بود در عین اینکه با یک شلوارک بود و بدنشو کامل شیو کرده بود. خلاصه وقتی نشستن بخاطر اینکه بهشون باز بشه گفتم نمیخواهید خودتونو معرفی کنید؟ هردو دکتر بودن واسم نفر اول احمد ونفرت دوم سعید بود. راجع بهش فانتزی داشتیم لهجه اصفهانی زیبایی خاصی به صحبتهاشون میداد. داستان های سکسی تصویری احمد کمی راحتتراز سعید بود ووقتی سعید رفت تا آب جو بگیره گفت خوش به حالیتون بااین همسر زیبایی که دارید. خلاصه یه یک ساعتی باهم بودیم و بعدش بلند شدیم بریم سمت اطاق که دیدم احمد بعد از خداحافظی گفت اطاق ما شماره…. اگر کاری داشتید. رفتیم سمت آسانسور و اطاق که بازهم همون حال عجیب اومد سراغم،الناز رو بغل کردم وباهم روی تخت ولو شدیم، دستمو بردم سمت کسش که دیدم شورت پاش نیست، خیلی حالم دگرگون شده بود، ولذت خاصی بهم دست داده بود، گفتم الناز یه سوال ازت بپرسم.
داستان های سکسی کردن کس کس کردن ایرانی کون کردن ایرانی ماساژ جنسی ماساژ کس فیلم سکسی ماساژ سکسی ماساژ ماساژ سكسي فیلم ماساژ سکسی فیلم سکسی عمو جانی