سکس حمام کوس مامان حشری همونطور که داره میاد تو جیغ کوتاه

0 views
0%

سکس حمام کوس مامان حشری

سکس حمام کوس مامان حشری رو.آیدا سمیرا رو معرفی کرد.فاطمه گفت کاری با من داشتین که گفتین بیام اینجا؟سمیرا گفت شما جودو کار میکنین واسه همین من میخوام از شما کمی جودو یاد بگیرم.من هم بهتون کاراته یاد میدم.فاطمه گفت باشه فردا بیا کلاس بهت یاد میدم.سمیرا گفت همین الان میخوام یاد بگیرم چون جلوی یکی از دوستام گفتم جودو بلدم نمیخوام کم بیارم.خلاصه فاطمه حرکات دی آشی هارای و آشی گروما رو به سمیرا یاد داد.سمیرا هم گفت من ضربه کف پا به صورت رو بهتون یاد میدم.فاطمه گفت من نمیخوام یاد بگیرم نیازی نیست.سمیرا دسته فاطمه رو سکس حمام گرفت و کف پاش رو گذاشت روی دهن فاطمه و گفت:اینجوری.فاطمه که فقط چشماش معلوم بودن دهنش رو از کف پای سمیرا جدا کرد و گفت:باشه یاد گرفتم.بسه.در این لحظه سمیرا یه ضربه محکم با کف پا به دهن فاطمه زد و فاطمه افتاد روی زمین.سمیرا به آیدا گفت با روسری دست و پاش رو ببندیم زود باش.آیدا و سمیرا دست و پاهای فاطمه رو به زور بستن.بعد 2 تایی کف پاهاشون رو گذاشتن روی صورت فاطمه و شروع کردن عکس و فیلم گرفتن.فاطمه هم با التماس میگفت:ولم کنین خفم کردن!این چه کاریه دیگه!پاهاتون بو میده سکس حمام آیدا کف پاش رو مالید روی دهن و بینی فاطمه و گفت:دیگه فضولی میکنی؟بو بکش……اومممم……بو کن……و با بوی کف پاهام خفه شو.آیدا به سمیرا گفت تو پاهات رو بردار بزار من کامل خفش
کوس مامان حشری
آنچه رفت!: علی میلاد را به خانه اش کشانده است. ناگهان ماندانا در آستانه ی در ظاهر می شود. میلاد عصبانی از علی و بی وفایی اش، در را بی اجازه بروی ماندانا می گشاید. علی بر خویشتنِ خویش می ریند!
میلاد با همون شورت و سر و وضع داغون میاد سکس حمام جلوی در و می گه:
– سلام ماندانا خانوم!

کوس مامان حشری

سکس
ماندانا یوهو چشمش می افته به میلاد و شورت بالا اومده اش.همونطور که داره میاد تو جیغ کوتاه و خفه ای می کشه. بعد با چشمای وق زده به من نیگا می کنه. بعد به میلاد نیگا می کنه. دوباره به من نیگا می کنه و همینطور مثل پینگ پنگ چشمشو از آلت میلاد به صورت من می چرخونه. چند ثانیه ای که برای من یه سال سکس حمام طول می کشه. ماندانا مشغول آنالیز کردن اینه که اولا میلاد کیه؟ ثانیا تو خونه ی من چیکار می کنه؟ سوما چرا با شورت داره می گرده و چهارما چرا آلتش در حالت شق قرار داره و ….دلم برای ماندانا می سوزه. چون مغزش فندقی تر از اونه که بتونه بیشتر از یه سوالو در آن واحد آنالیز کنه. و همونطور که حدس می زدم قند خونش به سرعت ته می کشه و یوهو غش می کنه و روی زمین ولو می شه.
به چهره ی میلاد نیگا می کنم. لبخند رذالت آمیز روی سکس حمام صورتش، خشک شده. میلاد ترسیده. می دونم که ماندانا چیزیش نیست. چون بارها غش کردنشو سر چیزای احمقانه دیدم. مثلا یه بار توی پارک نشسته بودیم که یه خروس بامزه از فاصله چهارصد و بیست متری ما رد شد و یوهو ماندانا خانوم ترسید و توی بغل من غش کرد!
فرصت رو غنیمت می شمارم تا روی میلادو کم کنم و مجبورش کنم دست برداره. واسه همین اول یه دونه توی صورتم می زنم و بعد محکم می کوبم توی سرم.
می گم: چه غلطی کرده دیوونه؟! یا حسین! کشتی سکس حمام دختر مردمو….
میلاد رنگش شده مثل رنگ گچ. توی دلم لبخند کثیفی می زنم و باز لحنمو هر چه بیشتر عصبی می کنم.
کوس مو قرمز خوشگل فیلم سکسی پورن خارجی
می گم: به فاک فنا رفتیم…هیچ می دونی بابای ماندانا چی سکس حمام کاره اس؟ رئیس صنف کله پزای تهرانه!…می گن یه ساتور داره هشتاد سانت.اگه بفهمه چه بلایی سر دختر نازنینش اوردیم….وای…. ساتورش رو میاد می کنه تو کونمون. بعدش در میاره می کنه تو دهنمون و این کارو بارها تکرار می کنه تا کاملا جر بخوریم…( واقعیت: پدر ماندانا مربی یوگاس!)
میلاد کم مونده گریه اش بگیره.
می گم: داداشاش می دونی کی ان؟ چی کاره ان؟ مصطفاشون سکس حمام قهرمان کیوکوشین استانه….مرتضاشون متهمه به هفت فقره سرقت مسلحانه و تجاوز به عنف. می فهمی؟؟می فهمی اگه گیرمون بیارن از کون به دار مجازاتمون می آویزن؟ واویلا…( واقعیت: مصطفی ماساژور بانوان و مرتضی دیپلمه ی بیکار می باشند!)
می رم بالا سر ماندانا.حالش خوبه و همین الانه که چشماشو سکس حمام وا کنه. ولی فرصت رو غنیمت می شمارم تا از این وضعیت گایش محور خلاص بشم.
با مظلوم نمایی و بغض مصنوعی در گلو می گم: ماندانا جان؟ چشماتو واکن…ماندانا…
و سریع بر می گردم رو به میلاد و یه قیافه ی فردین وار می سکس حمام گیرم و صدامو شبیه پوریای ولی می کنم و می گم:
– تو برو میلاد…سریع لباستو بپوش و برو خونه. عیبی نداره سکس حمام. من خودم مسئولیت قضیه رو به عهده می گیرم.
– علی…یعنی چه بلایی سرش اومده؟
– نگران نباش. من سریع می برمش بیمارستان. تو برو…هر چی شد، من خودم گردن می گیرم.
– خیلی مردی…دوست دارم.
شروع می کنه به پوشیدن شلوارش.ماندانا داره حالش میاد سرجاش سکس حمام. خداخدا می کنم میلاد زودتر بره.نیگاش می کنم. داره شلوارشو می پوشه اما پای چپش رو کرده توی پاچه ی راست. مثل ابله ها داره لی لی می کنه تا شلوار بره تو پاش.
– می خای کمکت کنم؟
– آره لطفا!
بلند می شم و می رم کمک می کنم به میلاد برای پوشیدن شلوارش. به رونای سفید سکس حمام و باسن بر اومده اش نیگا می کنم. اگه ماندانا ناغافل نرسیده بود الان مشغول لیسیدن اینا بودم. میلاد شلوارشو پوشیده و می خاد از در بره بیرون. می خام یه نفس راحت بکشم که عربده ی ماندانا بلند میشه:
– کونیییییییییییییییی!
من و میلاد سرجامون خشک می شیم.ماندانا حالش جا اومده و بلند سکس حمام شده و نشسته.
مهربون نیگاش می کنم و می گم: عزیزم؟ خوبی؟
– کونیییییییییییییییی!
کونی دوم رو بلندتر و خشن تر می گه و بعد می زنه زیر گریه!
سرآسیمه می رم بالای سرشو و سعی می کنم دستاشو بگیرم. سکس حمام با یه حرکت وحشیانه دستمو پس می زنه.
– دست به من نزن کونییییییی!
– عزیزم چیه کونی کونی راه انداختی؟ یعنی چی این حرف؟ در شان تو نیست!
– چیه؟ بگم کونی بهت برمی خوره؟ راس می گی . ببخشید.
نفس راحتی می کشم. انگار سر عقل اومده اما یوهو دوباره سکس حمام جیغ می کشه:
– اوبی!….خوب شد؟
– عزیزم همون کونی که می گفتی بهتر بود! راحت باش!
گریه ای راه می اندازه که نگو و نپرس. میلاد خشکش زده و گورشو گم نمی کنه سکس حمام. عقل ناقصمو به کار می اندازم تا یه جوری این گه بالا اومده رو جمع و جور کنم.

سکس خدمتکار سکسی عمه پوزیشن سکس آموزش سکس کص لیس کس لیس کس داغ سکس محارم داستان سکسی محارم سکسی آفریقایی

From:
Date: November 21, 2022