دانلود سوپر ایرانی خانوم ممه بزرگیان کوس قشنگیان نشت رو کیرمان
دانلود سوپر ایرانی ساعت 4 صبح روز 15 تیر بعد از بدرقه پدر و مادرم از خونه حرکت کردیم. قرار شده بود سینا تا ما بر میگردیم خونه خالم بمونه… تجهیزاتمون کامل بود. یه چادر دو نفره (آی وان) قرمز رنگ دو لایه، هد لایت، دستکش مخصوص، باتوم و هر چی که نیما گفته بود آورده بودیم. ساعت 4:30 صبح میدان آرژانتین سر قرار حاضر شدیم
با وجود اینکه میدونستم نیما هدفش کردن مهراناست ولی بودن اون خارجی ها کنار ما و اینکه در مورد ما ایرانی ها چی فکر میکنن به من هم هیجان میداد .
چند دقیقه بعد یه مینی بوس توریستی دوکاتو چند متر دور تر از ما ایستاد نیما و بقیه مسافراش پیاده شدن..
26 سالمه داستانی براتون می نویسم مال یه سال پیشه قیافه نسبتا جداب و خوشگلی دارم به همین دانلود سوپر ایرانی خاطر چند مورد دختر خوشگل زمان دانشگاه می تونستم تور کنم ولی اون موقع ها احمق بودم و اعتماد به نفسم هم پایین بود بنابراین برخلاف میل باطنی نمی تونستم ارتباط برقرار کنم الان هم که یا کسی نیست یا اگرم باشه پا نمی ده خلاصه اینو بگم که من با سکس و این چیزها خیلی زود آشنا شدم فک کنم 10 سالگی دلیلشم به خاطر یکی از فامیلا بود که جلوم جلق می زد و… ماهم از همون موقع جلقو شروع کردیم و خیلی در هوای کس بودیم خانوم ممه بزرگیان کوس قشنگیان نشت رو کیرمان تلفن رو که قطع کردم زنگ زدم نیما و گفتم اگه پژمان بخواد بیاد ما نمی آییم.. 15 تیرماه شد.. بالاخره روز موعود فرا رسید من که اصلا خوشبین به فتح دماوند نبودم چون میدونستم هدف نیما چیز دیگس ولی مهرانا شاید به خاطر بودن اون گروه فرانسوی فکر نمیکرد نیما براش برنامه داره و خیلی دانلود سوپر ایرانی انگیزه داشت. به گفته نیما این گروه فرانسوی از دو روز قبل تهران بودن و از جاهای دیدنی و قدیمی تهران عکس و فیلم گرفته بودن. چیزی که باعث خنده من و مهرانا شده بود فرانسوی صحبت کردن نیما بود. خودش میگفت از 3 سال قبل داره به صورت خصوصی زبان فرانسه یاد میگیره…هم آرمان و هم نیما هدفشون مهاجرت از ایران بود و دنبال گرفتن تابعیت دائم فرانسه بودن..
همون اول که تجهیزاتشون رو دیدم فهمیدم انگاری همشون اینکاره هستن.4تا مرد بودن و یه زن که البته همشون هم حسابی بور بودن مرداشون سن بالا به نظر می رسیدن فقط اون زن همراهشون جوان تر به نظر می رسید.
مراسم معارفه بین ما انجام شد. ناتان ، تئو، آرتور، لوکاس به همراه اون زنه که دانلود سوپر ایرانی اسمش جولیا بود.
همه داخل مینی بوس نشستیم به سمت شمال شرق تهران و جاده دماوند حرکت کردیم به خاطر زبون فرانسه که مدام داخلش (ژ ز ) بود خنده از روی لب های من و مهرانا قطع نمیشد. نیما برای من و مهرانا توضیح داد که ناتان لیدر گروه اینهاست که پارسال هم واسه فتح دماوند چند نفر دیگه رو آورده بود تهران و با آرمان هم چند سالی هست دوسته. لوکاس هم از دوستای صمیمی آرمانه که کارهای اداری آرمان رو واسه گرفتن تابعیت انجام میده و به قول خودمون پارتی آرمان شده…. بقیه رو نمی شناسم.
تو راه سوال هایی در مورد ایران ازشون می پرسیدم که نیما وظیفه ترجمه رو بر دانلود سوپر ایرانی عهده داشت. در مورد مردم ایران با احترام حرف میزدن ولی از دولت ایران نه.. اونها هم معتقد بودن ایران دنبال بمب هسته ای… مهرانا هم از طریق نیما بهشون گفته بود رئیس جمهورتون مکرون خیلی خوشتیپه… اونها هم می خندیدن..
بالاخره به جاده دماوند رسیدیم . جاجرود و آبعلی و… رد کردیم وارد جاده هراز شدیم. نیم ساعت بعد هیبت قله دماوند از دور پیداش شد. تو جاده هراز به سمت چپ رینه و سد لار پیچیدیم. بعد از طی 10 کیلومتر به پارکینگ جبهه جنوبی رسیدیم. همون جا لباس هامون رو پوشیدیم. مهرانا همون لباس هایی رو پوشیده بود که تو فتح توچال با گروه کیونت دانلود سوپر ایرانی پوشیده بود. سرانجام با یک نیسان ساعت 6:30 صبح به سمت گوسفند سرا حرکت کردیم. اصلا فکر نمیکردم رفتن به دماوند این قدر آزار دهنده باشه. نیما کنار مهرانا ایستاده بود و من روبروی اونها بودم. وقتی نیسان تو جاده خاکی حرکت کرد تازه فهمیدم نیما چرا کنار مهرانا ایستاده جاده خاکی پر از چاله و داغون بود و این برای نیما که قصد دستمالی داشت یه فرصت بود. این خارجی ها هم که مدام در حال حرف زدن با خودشون بودن و اصلا مالیدن یواشکی براشون معنی نداشت و تو فرهنگشون نبود…
به گوسفند سرا که رسیدیم از نیسان پیاده شدیم. دانلود سوپر ایرانی مهرانا با ایما و اشاره با ناتان صحبت میکرد و میخندید.
نیما منو کناری کشید کپی5 تا سفته ای که از آرمان گرفته بود رو نشون من داد و گفت این سفته ها مدت زیادیه دست منه اصلش تو ویلای منطقه آبسرده.. تا هر کجا تونستین می ریم بالا و برمیگردیم به این دوستای آرمان هم کاری نداریم خودشون میرن تا قله.. لیدر دارن…
دو تا ویلا تو آبسرد داریم با تجهیزات کامل… دانلود سوپر ایرانی موقع برگشت یکیش رو قراره دوستای خارجی آرمان توش بمونن یکیش هم من و تو و مهرانا… چه مهرانا بخواد چه نخواد میخوام یک شب تا صبح همین جا تو ویلا کار رو تموم کنم اصل سفته ها هم بعد از کردنش تو ویلا بهت میدم.
سکس
سالها می گذشت و ما همچنان در آرزوی کس بودیم و جلق دانلود سوپر ایرانی می زدیم تا اینکه بالاخره صبرم تموم شد می خواستم هرجوری شده برای یه بار هم که شده سکسو تجربه کنیم تا راحت شیم بنابراین تصمیم گرفتم برم ترکیه . البته قبلا هم رفته بودم ولی سکس نکرده بودم توی یکی از شهرهای ترکیه با یه نفر دوست شده بودم که از من می خواست براش زن ایرانی پیدا کنم اونا فک می کنند زنای ایرانی خیلی خانواده دوست اند و به شوهر خیانت نمی کنند و از این چیزا
حتی یکی بود میگفت عاشق یه دختر ایرانی تو شبکه های مجازی شدم و به خاطرش یه هفته دیوانه شدم و رفتم تیمارستان بس که خوشگل بود بدبخت فکر کرده بود عکس پروفایلش واقعا عکس خودش بوده ….
باکره حشری باز شد سکس رویایی
پسر صاحب هتلم می گفت شما مردای ایرانی خیلی دانلود سوپر ایرانی لاشی هستین زنای به این خوشگلی دارین و باز می رید دیسکو بگذریم
خانوم ممه بزرگیان کوس قشنگیان نشت رو کیرمان.
دانلود xxx دانلود رایگان فیلم سکسی دانلود بازی سکسی سکس دانلود دانلود گیف سکسی دانلود پورن دانلود فیلم سینمایی سکسی دانلود فیلمسکسی دانلود فیلم سوپر ایرانی دانلود سکسی داستان های سکسی شهوانی