فیلم سکسی حشری کردن از کون آب دادن به کوس سریع اون ترفندی که تو ذهنم

0 views

فیلم سکسی حشری کردن از کون آب دادن به کوس

فیلم سکسی حشری تا همین چند وقت پیش که خودش زنگ زد سلام و احوال پرسی کردیمو خودشو معرفی کرد منم یه چند وقتی تنها بودم تقریبا یک سالی میشد با کسی هم سکس نداشتم سریع تحویلش گرفتم بعد چند مین صحبت کردن با هم قرار گذاشتیم که همدیگه رو ببینیم فرداش با ماشین رفتم دنبالش وقتی دیدمش نشناختم کلی عوض شده بود حسابی به خودش رسیده بود و خیلی نازو خوشگل شده بود خلاصه اومد نشست تو ماشین و یه ساعتی با هم دور زدیم از خودمون گفتیم اون گفت که خواستگار اومده واسش و میخواد ازدواج کنه همین روزا گفتم ای سگ تو این شانس به روش دیگه فیلم سکسی حشری نیاوردم که تو که میخواستی ازدواج کنی واسه چی به من زنگ زدی دورامون رو زدیمو رسوندمش خونشون موقع برگشتن همش داشتم به استیل و قیافش فکر میکردم خوار کسه عجب چیزی شده بود داشتم دیوونه میشدم دیگه ، هی تو این فکر بودم که اینو چه جوری بکنمش که یه فکری به سرم زد گفتم یا جواب میده یا نمیده ، فرداش سریع بهش زنگ زدم و قرار گذاشتم بعد از بعد از ظهر گفت بعد از اتمام کارم بیا دنبالم منم رفتم دنبالش دوباره با ماشین یک ساعتی بود دور زدیم خودم رفتم جای خلوت که کسی نباشه بعد بهش گفتم کی قراره ازدواج کنی گفت تا یه چند وقت دیگه ملوم میشه منم سریع اون ترفندی که تو ذهنم اومده بود رو به کار بردم گفتم ببین مریم من میدونم تو چه جور ادمی هستی میدونم ادم مذهبی هستی و دستت به هیچ پسری نخورده ولی بدون من خیلی دوس داشتم برای بک بارم که شده فیلم سکسی حشری جای شوهرت باشم گفت ینی چی گفتم تو که میخوای ت

کردن از کون آب دادن به کوس

سکس
خیلی زود حشری شدم
و بی کس شده بودم. با اینکه کارمیکردم حقوقم کفاف زندگی رو فیلم سکسی حشری نمیداد طوری که درعرض یک سال تمام دارایی های شوهرمو به جز خونه ای که به شوهرم ارث رسیده بود در اثر اشتباهات خودم به باد دادم. دیگه کسیو نداشتم به جز پدر و مادر پیرم که فرسنگها ازشون دور بودم و نمیخواستم مثل یه بچه وبال گردنشون بشم. این بود که تصمیم گرفتم اشتباهاتمو جبران کنم و زندگی بهتری برای خودم بسازم. سند خونه رو داشتم، از چندجا درخواست وام کردم حتی تصمیم گرفتم از مسجد محل که امام جماعت مسجد، حاج آقا ابطحی مسئولش بود هم درخواست وام کنم. قبل سحر بیدار شدم،و برای نماز صبح فیلم سکسی حشری خودمو آماده کردم و راهی مسجد شدم. بعد از خوندن نماز منتظر شدم اون چندتا انگلی که همیشه مثل بچه مدرسه ایها بعد از نماز دور حاج آقا رو میگیرن و سوال پیچش میکنن متفرق بشن. وقتی حاجی رفت تو دفترش رفتم در زدمو وارد شدم. با خوشرویی ازم استقبال کرد. بعد از کمی گفتگو و درد و دل و توضیح شرایطم، درخواستمو مطرح کردم. حاج آقا دستشو برد زیر عمامه سفیدش و به حالت متفکرانه کمی کله کچلش رو خاروند و گفت: به نظر میرسه شما کاملا واجد شرایط دریافت این وام هستید. ولی چون سقف وام برای همه نیازمندها ۱میلیون تومان هست فکر نمیکنم این پول درد زیادی از شما دوا کنه. با این حال من برای شما یک فرم پرخواهم کرد خواهرم!! به حالتی ملتمسانه و آماده به گریه گفتم حاج آقا بخدا من یه مقدار بیشتر نیاز دارم، تنهام و سایه کسی بالای سرم نیست. امروزم فیلم سکسی حشری به اول به امید خدا و بعد شما اومدم اینجا. کمکم کنید مشکلاتم کم بشه! حاج آقا باز کله کچلشو از زیرعمامه خاروند و بعد از کمی زیرورو کردن برگه ها و پرونده ها و نگاهی به گاوصندوق گفت: خواهرم من میتونم به شما تا ۱۵میلیون تومن وام بدم، فقط به شرطی که کسی نفهمه و همچنین یک صیغه محرمیتی بین ما خوانده بشه.

گنگ بنگ ضربدری رقابتی

از این حرفش جا خوردم! مرتیکه دیوث حشری دیگه این خواهرم خواهرم گفتنش چی بود؟
-شما باید بیشتر به فکر خودت باشی، جوونی، زیبایی باید کسی رو داشته باشی که حمایتت کنه.
سعی کردم حالت طبیعیمو حفظ کنم. لبخند زدم و گفتم چشم حاج آقا. هرچی شما صلاح فیلم سکسی حشری بدونید من همون کارو میکنم.
قرار شد شب حاج آقا بیاد خونه و خودش صیغه رو بخونه. بیش از دوسال بود سکس نداشتم و ولی دلم نمیخواست بعد دوسال با یه آخوند پشمالوی چرک بخوابم! سعی کردم این افکارو از خودم دور کنم. تا شب خونه رو مرتب کردم غذا پختم،حمام رفتمو خودمو تمیز کردم. تا اینکه زنگ به صدا در اومد. حاج آقا اومد ازش استقبال کردم. سفره رو پهن کردم و غذا رو آوردم.مثل قدیما با شوهرم…
درطول شام راجع به مدت صیغه و مهریه حرف زدیم. کمی بعد از شام صیغه رو فیلم سکسی حشری خوندیم و من شدم همسرموقت حاج آقا واسه شش ماه.

با صدای آه بلندی ارضا شدم
حاجی داشت آروم تلنبه میزد، منم هرلحظه داشتم به اوج لذت نزدیک میشدم و فیلم سکسی حشری نمیتونستم ساکت باشم. کم کم حاجی ضربه ها رو سریعتر و محکم تر میکرد تا اینکه من به چیزی که دوسال ازش دور بودم رسیدم و با صدای آه بلندی ارضا شدم. حاج آقا که بی توجه به همه چیز، و فقط روی بدن من تمرکز کرده بود داشت از لذت یک کس تنگ بهره میبرد. منم اونقدر صبر کردم تا بالاخره آبش اومد و ریخت تو کسم. بعدش کنارهم خوابیدیم. وقتی بیدار شده بودم رفته بود. خلاصه هرچند شب یه بار پیشم میومد باهام سکس میکرد. بعدا فهمیدم تو اون لحظه چهارمین همسرصیغه ایش هستم. با این حال سعی میکرد  فیلم سکسی حشری بهم محبت کنه و مرتب به عنوان نفقه بهم پول میداد. ولی حاجی خیلی آب زیرکاه تر از این حرفا بود. بعدا تونست منو متقاعد کنه به اون وام نیازی ندارم.
بعد از پایان شش ماه، وقتی کارش با من تموم شد برای ازدواج به چند نفر معرفیم کرد و با یه مرد ۵۰ ساله ازدواج کردم. با این حال هر وقت بهش فکر میکنم که چطوری گول حاجی رو خوردم بغضم میگیره. اون صیغه اجباری مسیری که برای زندگیم تعیین کرده بودم رو عوض کرد.

حشری

داستان سکس جدید داستان سکس ایرانی داستان سکس مصور سکس تصویری سکس زن زیبا کس زیبا کون زیبا سکسی زیبا سکس زیبا فیلم سوپرایرانی سکس آمریکایی جدید