شهوانى پاره شدن اول صبح با بی اف حشری اخه من از این بچه پروهام که

0 views
0%

شهوانى پاره شدن اول صبح با بی اف حشری

شهوانى shahvani سلام به دوستان عزیز و گرامی داستان کاملا واقعی امیدوارم خوشتون بیاد البته یه خورده طولانیه ولی به نظرم جالبه اسم من احسان 32 سالمه من دو سال پیش با یه دختری به اسم مریم رفیق شدم که اون موقع 22 سالش بود تو همون روزای اول رفاقت فهمیدم خیلی دختر معتقدی هستش ولی خیلی خوش اندام بود سفید و قد بلند به خاطر همین هر کاری می کردم که بکشونم سمت خونه و بکنمش نمیشد . اخه من از این بچه پروهام که نمیزارم مهر شماره خشک شهوانى بشه سریع میرم تو کار سکس به خاطر همین عشق به سکس و تنوع طلبی نتونستم تا حالا ازدواج کنم ،

کون دادن مامانم بخاطر درس عربی
اونموقع سوم دبیرستان بودم و رشته شهوانى انسانی درس میخوندم
مامانم هم پنج سالی میشد طلاق گرفته بود
خب میدونین رشته انسانی عربی درس تخصصی هست و ضریب کنکورش بالا هست
منم که به اجبار و بخاطر نمره پایین رفته بودم این رشته نمراتم هرروز بدتر و بدتر میشد
سال اخر قرار شد من هرطور شده نمره قبولی رو بگیرم شهوانى و ی دیپلم انسانی بگیرم و برم سر کار تو این مملکت داغون
خلاصه من با بدبختی درس هارو میخوندم ولی این عربی تو مخم نمیرفت
معلم ما هم سال اخر عوض شده بود و آدم خیلی عوضی بود
اصل داستان از بعد امتحانات ترم یک شروع شد و از وقتی مامانم اومد با معلمم صحبت کرد
خب مامانم چون آرایشگاه داشت همیشه به خودش میرسید ، شهوانى باشگاه هم که خب میرفت و خلاصه همه کار میکرد تا بهتر و جوون تر باشه
روز شنبه بود و روز اول بعد امتحانات ترم ۱

هیکلش رو فرم هست و سینه های ۷۵-۸۰ داره با نوک صورتی شهوانى بزرگ ، کسش هم همیشه لیزر شده و رنگ اونم صورتی هست
خلاصه این درخواست های آقای معلم هی هرروز زیاد تر میشد و رسیدیم به امتحان ترم آخر که خب پایانی بود و من میدونستم اون دستش تو این نمرات باز نیست و نمیتونه کاری کنه
چنوقتی هم بود که بخاطر همین مسئله دیگ خبری ازش نبود
حدودا دو هفته قبل امتحانات بود
تعطیل شده بودیم و من خونه درحال درس خوندن دیگم اون چیزی نمیخواست مامانمم ازینکه نمراتم خوب شده و دارم دیپلمم رو تقریبا میگیرم خوشحال خوشحال بود

آه و اوه سکسی مامانم حسابی حشری شده بودم
تا اینکه یروز از همین روزا آخر هفته بود ی هفته از فرجه تعطیلی گذشته بود
دیدم پیام داد دوباره و شروع کرد آره من آشنا پیدا کردم تو شهوانى حوضه امتحانات و میتونم عربی و ریاضی و علوم فنون رو براش ردیف کنم نمره بالا
من میدونستم داره گه میخوره ولی کاری نمیتونستم کنم
همینطوری که حرف میزدن مامانم فکر میکرد تهش ایندفعه هم با ی عکس یا فیلم کارش راه میوفته و نمره های سه تا درس رو میگیره برام
صحبت رسید به کسنمکی های اون آقا و گفتن خواستش
یکم من من کرد و شروع کرد گفت ببین هر کدوم از درسام بخوای من میتونم بگیرما برات ولی واسه هرکدوم باید یبار واسم ساک بزنی ابم بیاد بعدش ی سکس باهم کنیم
من که اینو دیدم واقعا فکرش حشریم کرد و یجورایی دنبال این بودم که خونه رو هم خالی کنم ولی یجا بمونم نگاه کنم
سریع نیم ساعت بعدش رفتم به مامانم گفتم که اره مامانم امشب من میرم خونه فلان رفیقم و شب پیشش میمونم اونم که حالش گرفته بود فقط با بی حوصلگی گفت باشه برو
منم رفتم حاضر شدم و خب مکان قایم شدنم رو میدونستم بالای کمد دیواری اتاق من و مامانم به هم وصل هست و میشه از اون اتاق بری اون یکی اتاق رو ببینی
توی تلگرام دیدم که بهش پیام داد همین امشب اگه میتونی بیا فقط شهوانى واسه درس عربی نمرشو بهش بده و دیگ برو پست سرتم نگاه نکن
خلاصه اونم قبول کرد ولی حتی به مامانم گفت باید بره اسپری و کاندوم بخره
منم که اینو دیدم سریع زودتر ازون زدم بیرون و منتظر موندم از خونه بره بیرون
اون که رفت من برگشتم با حوصله جامو اون بالا درست کردم چون میدونستم قراره خیلی اینجا باشم زیر انداز و بالشت بردم که راحت باشم
خلاصه شب شد و این اومد
مامانم درو واسش باز کرد و از همون دم در که اومد شروع کرد کسلیسی شهوانى و اینا
ی یک ربعی تو حال بودن مثل اینکه از حرفایی که میزد کیرش رو در اورده بود که مامانم براش بماله و مامان منم مثل یک برده چون میدونست چه ادم عوضی هست هیچی نمیتونست بهش بگه که یموقع اقا نپیچونه نمره‌ی من رو
خلاصه اینا اومدن تو اتاق و و من مامانمو شهوانى دیدم که ی لباس شلوار تنگگگگ که هیچوقت پاش نکرده بود و دوستش از ترکیه اورده بود و مخصوص باشگاه بود پوشیده بود
اینقدر تنگ بود که راه میرفت لرزیدن کونش معلوم بود

تا اینکه دید راهی نداره اومد رو تخت به حالت سگی تا رفت تو اون حالت اونم با قیاقه ذوق زده اومد و ی تف انداخت یکم با انگشت مالید کون مامان منم میتونم بگم اون لحظه کیر منم داشت پاره میکرد دوست داشتم برم بکنم تو کونش
خلاصه مامان که داشت درحالی سرش رو تخت بود خواهش میکرد اروم بکن فقط شهوانى ارومم خواهش میکنم تاحالا از پشت ندادم لطفا حواست باشه و اینا
اونم نامردی نکرد سرش رفت که تو تا جایی که تونست کرد تو و جیغ و گریه مامانم رفت هواا فقط گریه میکرد میگفت سریع تر تمومش کنن لطفااا لطفاا اونم شروع کرد تلنبه زدن از اروم یکم که زد سرعتش بیشتر شد سینه های خوش فرم مامانمم تکون میخورد اینم سرعتو بیشتر میکرد یکم که تلنبه زد درحالی که مامانم دیگ رو تخت دراز کشیده بود و یکم قمبل مانند بود سرعتشو زیاد تر میکرد و یهو واساد کیرشم تا خایه تو کون مامانم بود آبش اومد و ریخت تو
کارش که تموم شد مامانم بهش گفت فقط برو و نمره رو بده دیگه شهوانى هم پیام نده
اونم با خنده و ذوق زدگی همینطوری که از کون مامانم تعریف میکرد لباساشو پوشید و مامان منم که رو تخت همونطوری دراز کشیده بود و درد داشت بعد اینکه اون رفت یکم اونجا دراز کشید و آخر هم رفت دوش گرفت اومد خوابید
منم یکم صبر کردم و زدم بیرون با رفیقم هماهنگ کرده بودم رفتم پیشش موندم تا فردا
ولی مطمعنم حالی که اونشب اون معلم کرد تا ده سال هیچکی نکرد .

سکس ضربدری ایرانی

چت شهوانی سکسی شهوانی فیلم شهوانی داستان های شهوانی داستانهای سکسی شهوانی سکس شهوانی شهوانی داستان داستان سکس شهوانی سایت شهوانی داستان سکسی شهوانی شهواني شهوانی

From:
Date: November 9, 2022