سكس مادر دختر خودم لخت شدم و گفتم وسط سکسی یه جور میگم

0 views
0%

سكس مادر دختر شوهرم با نامادریش خودمم لخت شدم و گفتم وسط سکسی یه جور میگم

سكس مادر دختر از خودم بگم اسمم زهرا است و متاهل هستم.۲۹ سالمه و یه پسر شیش ساله دارم.شوهرم ۳۲ سالشه و یه شرکت پیمانکاری عمران داره و پدر و برادرام پیشش.

کار میکردن که دوسال قبل ازدواج پای بابام سرکار شکست و اولین بار سعید شوهرم وقتی اومده بود عیادت پدرم منو دید و دوسال بعد زنش شدم.پسر خیلی خوبیه و اهل هیچی سکس گروهی.

نیست و خیلی منو دوست داره ولی خیلی خیلی غیرتیه.منم خیلی ازش حساب میبرم طوری سكس مادر دختر که هیچ موضوعی رو ازش پنهان نمیکنم.سعید خیلی هم حشریه و کیر بزرگی هم داره و خلاصه.

من از خدا بابت شوهرم ممنونم و یه موی سرش رو جای هزارتا پسرهم نمیدم.حالا از اتفاقی که افتاد براتون بگم.مادر سعید وقتی سعید شونزده ساله بود فوت کرده بود و پدرش.

به دختر بیست ساله گرفت و دوسال پیش هم پدرش فوت کرد.یعنی الان راحله سكس مادر دختر (زن بابای سعید) با سعید چهارسال اختلاف سنی داره و سعید به خواهر ده ساله نو از راحله داره.

یه روز سعید گفت آماده شید بریم خونه بابام و منم آماده شدم

رفتیم و بازارچه محل ایستادیم چون همیشه سعید وقتی میرفت کلی وسیله و مرغ و گوشت و خوراکی برای سكس مادر دختر خونه راحله میخرید.من توی ماشین.

بودم که یکم جلوتر یه زانتیا ایستاد و ناخوداگاه داشتم نگاه میکردم که یهو چشمام زد بیرون.دیدم زن بابا سعید از زانتیا پیاده شد و خداحافظی کرد و راحله هم رفت سمت مغازه.

تو فکر اتفاقی سكس مادر دختر که افتاده بود،بودم که سعید راحله رو دیده بود و دیدم دارن میان و راحله تا منو توی ماشین دید رنگش پرید و فهمید من دیده بودم از ماشین پیاده شد.

از طرفی همش فکر میکردم سعید بفهمه،راحله رو میکشه و منم ترسیده  بودم.سوار شدن و سعید بهم گفت ندیدی راحله رو صداش کنی و من نمیدیدمش میموندیم پشت.

در آن از دهنم پرید گفتم دیدمش ولی دیدم اومد سمت مغازه گفتم میبینیش و خودم هم هول کرده بودم.از طرفی حتی فکرش هم سكس مادر دختر نمیکردم بخوام از سعید مخفی کنم.

وقت خواب سعید اومد سمت من و شروع کرد لخت شدن و منم تا دیدم اونو،خودمم لخت شدم و گفتم وسط سکس یه جور میگم بهش که حواسش باشه بالاخره سعید یه خواهر کوچیک هم داشت.

سعید شروع کرد و وسط سکس بهش گفتم سعید راحله نگفت کجا رفته سكس مادر دختر بود،سعید گفت نه.چرا…..تا پرسید چرا،هول شدم،یهو سعید دست از تلمبه زدن.

برداشت و توی چشمام نگاه کرد و گفت چرا،بدتر ترسیدم و دیدم نشست و گفت یه بار دیگه میپرسم،چرا…..منم بهش چیزی رو که دیده بودم براش تعریف کردم افلام سكس ميلف…..

وااااای اینقدر چشمای سعید سرخ شد که سكس مادر دختر از ترس بغلش کردم و قسم مادر پدرش رو دادم ولی فایده نداشت.پاشد لباس پوشید و من سوتین بستم و شلوارک پوشیدم.

منم با عصبانیت پرسیدم اون کی بود از ماشینش پیاده شدی

که زد زیر گریه و التماس کرد به من که زهرا تو رو قرآن جلو سعید سكس مادر دختر رو بگیر و از ترس رفت توی اتاق و در رو قفل کرد.هی میگفت بخدا آژانس بود و منم ترسیده بودم.

دیدم سعید اومد و باز اومدم قسم بدم که یه نگاه بهم کرد که داشتم خودمو خیس میکردم و بهم گفت دخالت کنی صبح میفرستمت خونه بابات و اومد سكس مادر دختر پشت در و به بار گفت راحله باز کن.

راحله داشت حرفا خودش رو میزد،بار دوم گفت باز میکنی یا بشکنم در رو که راحله با رنگ زرد و گریون در رو باز کرد و قرآن توی دستش و داشت سعید رو قسم میداد که سکس پسر.

سعید قرآن رو گرفت و داد دست من و اشاره کرد گفت سكس مادر دختر برو توی اتاق و به راحله گفت آژانس کجا،از کجا آژانس گرفتی،باز راحله اته پته کرد که سعید یه سیلی زد بهش.

و راحله پرت شد روی تخت و در رو بست و منم پشت در و صداهاشون میشنیدم کن سعید میگفت بی شرف با کی رفیقی و میخوای آبرو پدرم و منو ببری سكس مادر دختر و اونم.

گریه و قسم و دیدم هی راحله میگه نه نه تورو خدا.سعید همه داد میزد میگفت مگه من مرده باشم تو بخوای اینکار رو بکنی و دیدم چند دقیقه صدا راحله نمیاد و سعید هم میگفت پاشو.

برو عقب….نگران شدم دیدم صدا راحله نمیاد،با هزار ترس در رو باز کردم  صدا زدم سعید یهو دیدم سعید شلوار راحله رو از پاچه کشید و درآورد و راحله با شرت.

و درحال گریه کن سعید تا صدا منو شنید برگشت یه داد زد سرم گمشو توی اتاق که وقتی چشمای قرمز سعید رو دیدم پریدم توی اتاق ولی دلم سكس مادر دختر جا نگرفت و رفتم از توی پانسیون.

هرچی التماس و تقلا کرد ولی فایده نداشت کن یهو راحله با حالت جیغ منو صدا

زد که فهمیدم سعید کیرش رو کرده سكس مادر دختر داخل و از درد به بار تا حال بیهوشی رفت و برگشت و سعید هم موهاش رو گرفته بود و با تلمبه زدن میگفت بخاطر بابام…..

عوضی….با فشار میکرد،راحله داشت میکرد کن دیدم سعید حشری تر شد و خوابید روش و از پشت بغلش کرد و بعد پنج دقیقه  ازش اومد و از روش بلند شد.

و یه تف کرد روی کمر راحله و راحله از درد نا نداشت تکون بخوره و دیدم سعید لباساش رو دستش گرفت و دیدم داره میره سمت در که من دویدم سمت اتاق و دراز کشیدم.

که سعید رفت دستشویی و لخت سكس مادر دختر اومد داخل اتاق و چشماش هنوز خیس بود.خوابید کنارم و منم یه حالی بودم،بغلم کرد و من سرم رو برگردوندم سمتش.

و بهش گفتم سعید،دیدم اشاره کرد ساکت….با دست کیرش رو گرفتم و آروم گفتم چرا سعید،دیدم با حالت عصبانی سكس مادر دختر بهم گفت،نشنیدی گفتم دخالت نکن.مربوط به خانواده منه.

خوابیدیم و صبح بیدار شدیم که راحله از اتاق نمیومد بیرون،سعید بهم گفت برو صبحونه ببر براش و بگو آماده شه و وسایلش رو جمع کنه،گفتمش برا چی،گفت بگو بهش یا باید.

بیاد بالا خونه سكس مادر دختر خودمون زندگی کنه یا خواهرمو میبرم و میفرستم بره پیش خانواده اش.رفتم دیدم لیلا نشسته و با حالت غیض بهم نگاه کرد که وقتی بهش گفتم .

بدون حرف پاشد پوشید و رفتیم خونه.دوسه روز بعد اثاث سكس مادر دختر اش رو آورد سعید و خونه پدریش رو داد کرایه و الان مدتیه راحله واحد طبقه سکسی پسر با پسر.

بالامون میشینه و من چندوقت توی نخش بودم که فهمیدم دست از کاراش برداشته.

از طرفی میدونم سعید هفته ای یه بار میره پیشش

ارضاش میکنه ولی به روی خودم نمیارم .فقط بابت اونشب چند شب پیش بام صحبت کرد و گفت تو منو ببخش ولی درست ترین کاری بود که کردم چون.

دیدم اونم مثل همه زنهای دیگه اس و بابام ضعف داشته و شاید اونم دست خودش نبوده.الانم آوردم اینجا فقط بخاطر سكس مادر دختر اسم و آبرو بابام وگرنه به موی تو.

رو جای هزارتا زن نمیدم و من فقط گفتم هرجور خودت صلاح میدونی.هر هفته جمعه خواهرش رو میاره و میبره منو و پسرم و خواهرش رو شهربازی و خودش برمیگرده پیش راحله که .

میدونم میره سكس مادر دختر ارضاش کنه و یکساعت بعد میاد دنبالمون.منم فردا صبحش از سر شیطونی میرم واحد راحله که تا الان نشده شنبه باشه و راحله توی راه رفتن تابلو نباشه.

دیشب سعید خشن کرده اش و منم هرشنبه میپرسم چته،پات درد میکنه،که میگه رگ سكس مادر دختر سیاتیک امه که اوت کرده.خلاصه که بد هم نشده،دیگه سعید گیر نمیده کون میخوام.

مادرشوهر عزیزم جور منو میکشه.خخخخخخ.هنوزم عاشق سعیدم و به کاراش ایمان دارم و ازین اتفاق ناراحت نیستم چون سعید سكس مادر دختر اصلا اهل این نبوده بخواد خیانت کنه.

و اینم من خیانت حساب نمیکنم و میفهمم که وقتی از پیش راحله میاد،از ناراحتی و خجالت تا چندساعت توی چشام نگاه نمیکنه.اینم از داستان به باد دادن کون مادرشوهر خودم.

کم کم روی شکوفه هم بازشده بود اون

شب تاصبح همدیگرو حسابی دستمالی کردیم نمیدونید وقتی شکوفه رو تو بغل آرش میدیدم چقدر لذت میبردم سكس مادر دختر فردا عصرش هم همین بازیو کردیم تا اینکه.

شب دوباره تو بازی حکمهارو سنگینتر کردیم تا جایی که چهار تایی لخت لخت جلو هم نشسته بودیم شکوفه هم دیگه حسابی پایه شده بود دیگه نصفه شب شده بود که آرش تیر خلاصو .

زد و به شکوفه گفت دوست داری باهام سکس کنی شکوفه هم با خجالت گفت آره ماهم برقارو خاموش کردیم من رفتم با مژده ارشم با شکوفه .ولی قسمت تلخه ماجرا از همینجا شروع.

شد با اینکه من کوسه خوشگلی تو بغلم بود همش حواسم به اونا بود سكس مادر دختر باورم نمیشد . شکوفه دراز کشیده بود آرشم از بغل کیرشو گذاشته بود تو دهنش شکوفه هم .

داشت واسش ساک میزد حواسم کلا به اونا بود شوکه شده بودم بخاطر همینم هر کاری میکردم کیرم راست نمیشد و مدام داشتم با مژده ور میرفتم ولی کلا شهوتم خااااموش شده .

بود آرش شروع کرده بود به لیس زدن کوسه شکوفه بعدشم خوابید روش و کیرشو سكس مادر دختر گذاشت تو کوسش شروع کرد به تلنبه زدن بعد چند دقیقه پاشدند و شکوفه به.

حالت داگی شد ارش شروع کرد به تلنبه زدن خیلی داشت حال میکرد دست آخرم بهش گقت که بشینه رو کیرش اونم نشست منم حاجو واج داشتم نظاره میکردم .

دنیا داشت روسرم خراب میشد دیگه لذتم تبدیل شده

بود به بدترین حال ممکن آخرشم جفتشون ارضا شدن ولی من هنوز کیرم راست نشده بود هر چقدر مژده واسم ساک میزد نشد سكس مادر دختر که نشد و درنهایت.

بهش گفتم نمیشه اونم پاشد لباسشو پوشید و رفت خوابید فردا صبحش اونا رفتن شهرشون من موندم با شکوفه که ازم متنفرشده بود و یک عذاب وجدان شدید شکوفه.

همش سرم غر میزد که تو باعث شدی ما این گناه کثیفو سكس مادر دختر بکنیم تو تحریکم کردی راست میگفت مقصرش من بودم حتی یک روز رفتم بنزین گرفتم که.

برم تو بیابون خودمو آتیش بزنم ولی باز این شکوفه بود که منو منصرف کرد و گفت میبخشمت ولی درکل تا چندین سكس مادر دختر ماه افسردگی شدید داشتم حتی نمیتونستم خوب.

باهاش سکس کنم ولی با کمکهای عاطفی همسرم خودمو جمع کردم و تونستم به زندگیه عادیم برگردم که مدیون همسرم هستم با اون زوج هم دیگه قطع رابطه .

کردیم سكس مادر دختر و خداروشکر الان زندگیه خوبی داریم و هیچگونه انحرافی نداریم . به کسانی که تازه به این کارا علاقه پیدا کردند هم توصیه میکنم هرجوری شده این حسو تو نطفه.

خفه کنند آخر و عاقبت این کار نابودی خانوادهاست همیشه هم اینطور نیست که بشه سكس مادر دختر راحت به زندگیه عادی برگردند.
تمام

فیلم سکسی

فیلم سکس مامان داستان سکس با مامان داستان سکسی مامان سکس مامان سکس با مامان فلیم سکسی کوس کوس خوشگل کوس زیبا کون کوس فیلم کوس کلیپ سکسی

سكس مادر دختر خودم لخت شدم و گفتم وسط سکسی یه جور میگم
سكس مادر دختر خودم لخت شدم و گفتم وسط سکسی یه جور میگم

brother fuck pussy his sister
Busty Teen Loves Hardcore Anal Sex With Big Cock
ماساژ سکسی

From:
Date: November 4, 2022