سکس جنده ایرانی جنده ی کم سن ولی پور تجربه عطرش دیونم می کرد کردم تو کسش

0 views
0%

سکس جنده ایرانی جنده ی کم سن ولی پور تجربه

سکس جنده ایرانی کسی نبود دنیا خیلی صمیمی نشست کنارم هی شروع کرد گفت زندگیتو واسه اشتباه الناز به هم نزن منم گفتم اخه مگه میشه بهش فکر نکرد اونم گفت تو خودت اشتباه نمی کنی منم گفتم اره ولی زن فرق می کنه دنیا هم گفتش ما هم دلمون می خواد منم که یه جوری عصبی بودم گفتم تو چی دلت می خواد اونم گفت نمی دونم که یه دفعه اروم از هم لب گرفتیم بعدش دستشو گذاشت رو کیرم منم سینشو خوردم رو مبل دراز کشید ساپورتشو دراوردم شرتش سفید بود یه کسه سبزه داشت اروم واسش خوردم اونم صداش رفته بود بالا منم کیرمو دادم واسم خورد همچین می خورد که انگار می خواست قورتش سکس جنده ایرانی بده بعدش خوابیدم روش بو عطرش دیونم می کرد کردم تو کسش تند تند می کردم پاشو وا کرده بود می گفت واییییی بکن منو بکن بعدش ابمو ریختم تو کسش اونم گفتش قرص می خورم خلاصه از اون روز 3 روز گذشت که من به دنیا گفتم می خوام به الناز بگم می دونم سکس داشتی وقتی اسپانیا بودی این موضوع اذیتم می کنه که دنیا گفتش راستش محمد اون جریان دروغ بود من اینارو گفتم
جنده ی کم سن ولی پور تجربه
انگشتامو به حالت دورانی وسط سینه های پهنش میکشیدم نفساش یکی درمیان سکس جنده ایرانی کشدارتر میشد. از گردنش شروع کردم به بوسه های ریز زدن تا رسیدم به چونه ش یه گاز ریز زدم و یه چشمک زبونمو از دهنم دراوردم به دور لبم زدم و کنار لبمو گاز گرفتم انگار یه غذای چرب و چیلی روبروم بود یا یه طئمه هرچی که بود داشت منو دیونه میکرد دوس داشتم تموم نشه مگه میشه تو ده دیقه این حسو تمومش کنم اونوقت هرکدوم یه گوشه بخوابیم ن اینجوری مزخرفه اصلا دلچسپ نیس باید چن ساعت درگیرباشیم ساعتها حکم ثانیه هارو باید داشته باشن.
بایه مکث طولانی اجزای صورتشو زیر نظر گرفتم سکس جنده ایرانی اون چشمای مشکی اون ابروهای نسبتا پهن لبای درشت و با رنگ صورتیش منو دیونه میکرد رفتم سمت لباش زبونمو دور لباش چرخوندم با یه فشار زبونمو وارد دهنش کردم نفساش تندتر شد همزمان که لب میگرفتیم دستمو بردم تو شرتش داشت دیوونه میشد البته خودمم از اون بدتر بود اوضام. شرتمو باانگشتای بلند و پهنش کشید سکس جنده ایرانی پایین و خیلی سریع بغلم کرد و اون اومد روم جاهامون ایندفه عوض شد ایندفه اون میخواست دیوونم کنه…

جنده ی کم سن ولی پور تجربه

سکس
سوتینمو بایه حرکت سریع باز کرد و سینه هامو تو چنگش گرفت سکس جنده ایرانی و خیلی وحشیانه میمالید و گاهی هم نوکشو گاز میگرفت دستمو بردم زیر سرم و به بدنم قوس میدادم از وسط سینه هام شروع کرد لیس زدن تا رسید به گردنم چنان میک عمیقی زد که تا چند روز فکر کنم ردش می موند. با دستای قدرتمندش فکمو گرفت و زبونشو کرد تو دهنم داشت کارای خودمو تقلید میکرد ولی حریص تر گوشمو کرد تو دهنش و زبونشو وارد گوشم کرد داشتم دیونه میشدم چن دفه اینکارو تکرار کرد و من ناخوداگاه سرمو میچررخوندم یهو از روم بلند شد پاهامو داد بالا مث همیشه میخواست ازم اجازه بگیره تا بخوره اما من مث همیشه گفتم نه …
یه صداهایی انگار از بیرون اومد اول اون متوجه شد دوتامون سریع بلند شدیم صدای مامانم بود که سکس جنده ایرانی منو صدامیزد. مگه نگفته بود دوسه ساعت دیگه میاد پس چرا انقد زود اومد عه خیلی خورد تو ذوقم.. بهش اشاره کردم که منتظربمونه .خیلی سریع پیراهنمو تنم کردم و از اتاق زدم بیرون
-چراجواب نمیدی دختر
+مریم اینجاست مامان ببخشید حواسمون نبود نشنیدم صدام زدی
-خیل خب من میرم خرید شب مهمون داریم توهم زود بفرستش سکس جنده ایرانی بره بابات خوشش میاد دوستاتو میاری خونه
+باشه مامان یواش نشنوه عه..
-داداشت کجاست رفتم تو اتاقش نبود رفته بیرون؟؟
+من چمیدونم نیستش منم ندیدمش
_باشه پس من رفتم رسیدی خونرم مرتب کن
+چشم برودیگه…
صدای درنشون میداد که مامانم رفته یه نفس سکس جنده ایرانی عمیق کشیدم و وارد اتاق شدم نگاه خاصش نشون میداد که باید ادامشو شروع کنیم یه نیشخند زدم و خوشحال ازاینکه مامانم نفهمید اون تواتاقمه پریدم بغلش..

جنده مو قرمز توسطه نه پدری

_سلام عزیزم ببین من تا نیم ساعت دیگه میرسم پیشت سکس جنده ایرانی امشب خواهرم با بچه هاش میان خونمون زود باید برم الانم به بهونه خرید زدم بیرون
+سلام عروسک چروکیده من ده دیقم واسه من ده دیقس منتظرتم
_میمیری این اصطلاحو به کار نبری عه!!! درسته 20 سال ازم کوچیک سکس جنده ایرانی تری ولی خب منم همچین کم ندارم ن عیبی ن نقصی تازه کجام چروکیدس کسم از صدتا همسنو سال تو تروتازه تره…
+باشه بابا من غلط کردم درضمن دراینکه اون کست خیلی ترو تازه و ابداره شکی نیست…
_کاش این زبون ترو داداشت داشت اینجوری من هیچ کمبودی نداشتم…
+ن تو کمبودی نداری مشکلت اینه اضافه میخوای عزیزم
_خیل خب حالا چه بهش برمیخوره اگه داداشت بفهمه فک میکنی ازت سکس جنده ایرانی تشکرمیکنه که داری ازش طرفداری میکنی هه
+نه دراینکه کونمو پاره میکنه شکی نیست… چند روز بعد از اين ماجرا يه روز مهناز به سکس جنده ایرانی من زنگ زد سکس جنده و ازم خواست كه به خاطر زحمات حاج اقا ازش تشكر كنم!
تو راه برگشت به خونه بوديم كه حاج آقا خيلي سر كيف بود و با من حسابي شوخي راه انداخته بود…….. سکس جنده ایرانی تلفن مهناز يادم افتاد و ما هم با خنده گفتيم راستي مهناز خانم هم زنگ زد از زحماتي كه براش كشيدين تشكر كرد…….. گفت مهناز كيه ديگه ….. مام گفتيم هموني كه اون شب بردينش باغ و براش زحمت كشيدين!
همه چي تموم شد…….. شب كه رسيدم خونه از مقرمون احضار شدم سکس جنده… سکس جنده ایرانی فرماندمون حكم اخراج منو داد دستم و گفت برو خدا رو شكر كن كه به همين همه چي ختم شده و دادگاهيت نكردن……. مام دممونو گذاشتيم رو كولمونو با يه تجربه بزرگ خارج شديم :
لعنت بر دهاني كه بي موقع سکس جنده ایرانی باز شو

سکس جنده سکس تهران خاله سکسی سکسی خاله داستان سکسی خاله سکس تو ماشین سکس در ماشین سکس در محل کار سکسی در بیمارستان سکس دکتر ایرانی

From:
Date: November 20, 2022