سکس امرکایی دختر ناز مو قرمز دیلدو در کون چادرش رو در اورد یه مانتوی تنگ پوشیده

0 views
0%

سکس امرکایی دختر ناز مو قرمز دیلدو در کون

سکس امرکایی گفتم چشماتو ببند بستو من لپشو بوس کردم پیش خودم میگفتم الانه که قاطی کنه دیدم هیچی نگفت انگار این صیغه کار خودش رو کرده بود و خیالش راحت شده بود خلاصه اون روز گذشت ما فرداش دوباره با هم قرار گذاشتیم این سری بهش گفتم من شرکت کلی کار دارم اگه میشه بیا اینجا از اینجا میریم بیرون اونم دیگه یه جورایی خیالش راحت شده بود اومد شرکت وقتی اومد و

دختر ناز مو قرمز دیلدو در کون

سکس

بود ینی بد تو کفش بودم یه چند دقیقه که نشست سکس امرکایی دیگه نتونستم تحمل کنم کارمو نیمه کاره ول کردم رفتم نشستم بقلش رو کاناپه بهش گفتم خانم خوشگلم چطو مطوری باهاش که صحبت میکردم یه خانمم میبستم در کونش اونم خوشش میومدو میخندید خلاصله دیگه نتونستم تحمل کنم بقلش کردم اولش مقاومت کرد گفت نه و این حرفا گفتم تو دیگه زن منی هیچی نگو بعد که بقلش کردم بوسیدمش رفتم سمت لباش لبای قلوه ایش داشت اتیشم میزد بنده خدا انگار تا حالا لب نگرفته بود از کسی ولی اتیش بدنش رو حس میکردم شهوت تو چشاش حلقه زده بود دیگه تحمل نکردم و دستم رو بردم سمت سینه هاش شروع کردم مالیدن سینه هاش و خوردن
حس شهوت تو تمام بدنم موج زد
مامانم بغلم كردو در گوشم گفت گریه نكن شگون نداره، پیشونیم رو بوسید و رو به امیر گفت: این نازك نارنجى منو اذیتش نكنیا!
بعد این حرف خداحافظى كرد و رفت و در رو بست سکس امرکایی، در كه بسته شد بند دلم پاره شد من مونده بودم و امیر و وعده هایى كه براى امشب بهش داده بودم.

کیر سیاه از هر دو سوراخ

با تعجب نگاش كردم و ازش پرسیدم چطور؟!
خندید و گفت دوست دارى بی افته؟!
بهش گفتم نه اما تو چرا دارى از حقت میگذرى؟
انگشتش رو به علامت سكوت رو لبم گذاشت و گفت: سكس یه لذت دو طرفه س، من سكسى رو كه تو به عنوان حق من ببینیش دوست ندارم امشب هر دومون خسته هستیم و تو هم اصلا آمادگیش رو ندارى لباست رو در بیار و برو دوش بگیر تا منم برم دوش بگیرم و بخوابیم.
با این حرفش به قدرى آرومم كرد كه به جرأت میتونم بگم اگه بهترین خبر دنیا رو بهم میدادن برام اونقدر ارزش نداشت، نا خود آگاه لبم رو رو لبش گذاشتم و بوسیدمش و ازش تشكر كردم كه دركم كرده، اونم یه چشمك بهم زدو از بغلش جدام كرد و با دست زد به باسنم و گفت برو تا نظرم عوض نشده و بلند خندید.
بال در آورده بودم و سبك شدم، رفتم تو اتاق و لباسم رو در آوردم و حوله تنپوش رو پوشیدم و رفتم به سمت حموم و دوش گرفتم، بعد من امیر رفت حموم و تو اون فاصله من موهام رو خشك كردم. حس عجیبى همه ى وجودم رو گرفته بود، منى كه اونقدر میترسیدم حالا دلم میخواست سكس كنم.
امیر با حوله اى كه تنش بود از حموم اومد بیرون و گفت تو هنوز نخوابیدى؟!
گفتم داشتم موهام رو خشك میكردم و الان میخوابم، نمیدونم چرا سکس امرکایی داشت دست دست میكرد كه من زودتر از خودش بخوابم.
گفتم برو بیرون كه من حوله م رو در بیارم و لباس خوابم رو بپوشم، اونم بى هیچ حرفى رفت، لباس خوابم شامل سه تیكه بود یه شورت تورى مشكى كه روش یه قلب قرمز داشت، یه شلوار مشكى تور نازك و یه پیرهن خواب تور اونم به رنگ مشكى كه جلوش فقط با كمربندش بسته میشد، وقتى پوشیدم و تو آینه به خودم نگاه كردم خجالت سکس امرکایی كشیدم ولى حس شهوت تو تمام بدنم موج زد.

سینش چسبوند و گفت تو كه گفتى نمیخواى؟
امیر خودش رو بلند كرد و پتو رو كنار زد یه دفعه خشكش زد، منم انتظار همچین كارى رو نداشتم، اولین بار بود امیر یه جورایى میتونست بدن من رو ببینه، همیشه نگران اولین برخوردش با بدن لختم بودم، خوش هیكل بودم اما یكم شكم داشتم و میترسیدم به روم بیاره سینه هام هم نسبتا كوچیك بود و اعتماد به نفسم رو كم میكرد.
از اینكه خشكش زده و منو نگاه میكنه همه ى حس شهوتم پرید و تو سرم هزار تا فكر تو سکس امرکایی یه لحظه دور زد كه به چى نگاه میكنه و تو سرش چى میگذره، بدنم عرق كرد و دستم به لرزه افتاده بود كه یهو امیر این سكوت زجر آور رو شكست و گفت عجب هیكل قشنگى باید به خودم تبریك بگم كه ندیده یه همچین انتخابى كردم!
با این حرفش انگار من رو از برزخ یه راست فرستاد تو بهشت. خیلى آروم شدم و تازه اینجا بود كه متوجه شدم جلوى شرتش باد كردو داره برجسته میشه!
دوباره تمام شهوتم با شدت بیشتر هجوم آورد تو وجودم، امیر رد نگاهم رو گرفت و سرخ شد و شیرجه زد كنارم و گوشه ى پتو رو كشید رو خودش، با تته پته گفت بهت نگفتم مثل بمبم الان؟!
احساس كردم یكم حمایت از طرف من نیاز داره براى همین بهش گفتم خوب تو بغل یه بمب سکس امرکایی كه نمیشه خوابید اول باید خنثى ش كنیم! از فشارى كه روش بود خلاص شد و یه نفس عمیق كشید و دستش رو سر داد زیر سرم و سرم رو به سینش چسبوند و گفت تو كه گفتى نمیخواى؟!!!
بهش گفتم هنوزم نسبت به آخرش ترس دارم اما داغم و میخوام.
امیر گفت مهم اینه كه میخواى مطمئن باش آسیبى بهت نمیرسه تا هرجا كه تو بگى ادامه میدیم و هرجا كه دیگه نخواستى تمومه، قبول؟!
سرم رو از رو سینه ش بلند كردم و با اشاره سر تأییدش كردم لبم رو جلو بردم و گونه ش رو بوسیدم و گفتم تو خیلى ماهى امیر خوشحالم كه انقدر میفهمى و من رو درك میكنى، تو همون لحظه لبم رو بوسید و بوسه تبدیل به لب شد، گر گرفته بودم و از تنم حرارت میزد بیرون، دستش رو گذاشت رو سینه م و آروم فشارش داد، بى اختیار نفسى كه تو ریه هام حبس شده بود رو مثل یه آه دادم بیرون و همین باعث شد لبمون از هم جدا بشه. امیر تمام صورتم رو غرق بوسه هاى ریز میكرد و من لذت وصف نا شدنى میبردم از این كارش.
وقتى به گوشم رسید دیگه طاقت نیاوردم و یه آه بلند كشیدم.

لانا رودز

الکسیس سکس عکس کس ایرانی سکس خفن ایرانی سکس خفن سکسhd سکس آمریکای سکس کون ایرانی کون ایرانی لیسیدن کوس لیسیدن پا لیسیدن کس سکس افغاني سكس افغاني

Armani Black in Bangbros ‘Armani’s First Anal Scene’

From:
Date: November 8, 2022