دیلدو مو قرمز کون گنده حشری دلش کیر میخاد

0 views
0%

دیلدو مو قرمز کون گنده حشری دلش کیر میخاد

دیلدو سوتین مشکیش رو باز کردم ساکت شدم.اروم رو تختش دراز کشید.گفت دیوونه وقتی با هم چت میکردیم من رو این تخت دراز میکشیدم.دیگه هیچی دست خودم نبود.برگشتم سمتش.دامنش اومده بود بالاتر.ساق پاهای سفیدش با دامن مشکیش یه جلوه خاصی داشت.سینه هایی که کاملا داشت خودنمایی میکرد با یه لبخند موزیانه ای که نمیتونستی هیج مقاومتی بکنی. اروم رفتم سمتش.مینا میدونست که هنوز فانتزی هاش یادم نرفته.واسه همین اروم برگشت و پشتش به سمت من شد.میدونستم این لحظه چی میخواد.کنارش دراز کشیدم و ارووم بغلش کردم.دستم رو سینش بود . بدنامون کاملا چسبیده به هم دیلدو .لبام رفته بود رو گردنش.اروم و با حوصله داشتم گردنشو میبوسیدم و زبون میزدم.عطر موهاش مست کننده بود.با بینیم عطر تنش رو نفس میکشیدم و با دهنم هاا میکردم تو گوشش.صدای ناله هاش داشت بلند میشد.برش گردوندم سمت خودم.دلم میخواست عاشقونه ازش لب بگییرم.اروم لباشوگرفتم بین لبام و داشتم با اشتیاق میخوردم لبااشو.دو تا دستاش حلقه بود دور گردنم و دستای منم لای موهاش بود.از خودم جداش کردم و تیشرتش رو در اوردم.سوتین مشکیش رو باز کردم و انداختم یه گوشه.بی معطلی زبون کشیدم لای سینه هاش.جوری نفس کشید که فکر کردم بیهوش شد.سینه هاش حرف نداشت.هی مک میزدم نوکشونو.لیس میزدم و فشارشون میدادم.جوری اه و ناله میکرد که صداش خونه رو برداشته بود.بلند شدم و کامل لخت شدم.میدونستم این بشر دیوونه ساک زدنه.اما من دومین سکس عمرم بود.میترسیدم زود ابم بیاد دیلدو ونتونم از این عروسک نهایت لذت رو ببرم.

بیتا!!!!بیتا رو میدیدم که داره دست و پا میزنه و میگه:وااایییی…..چه بوی گندی……چه بوی عرق کف پایی……اوففففف……آیدا تو یه عوضی جنده هستی…….اوممممم….اوفففف……
بیتا خیلی داشت تقلا میکرد و زیر کف پاهای زنم خفه میشد!اخه فکر کنید از دیشب پاهای زنم توی کفش بودن و عرقی بودن!!!!همون موقع از کفش دراورده و گذاشته روی صورت یه دختر بیست ساله!!!!!پاهایی که خیلی عرقی بودن و بو میدادن!!!!در این بین فاطمه هم داشت کف پاهای مهدیه و دوستاش رو به نوبت میخورد و میلیسید!اینقدر خورده بود که کف پاهای مهدیه خیس شده بودن!!!فاطمه با کراهت لیس میزد و میگفت:اومممم…….اوففففف……مزه عرق بومادرون میده پاهاتون!!!!مهدیه و دوستاش هم زدن زیره خنده!!!!نیم ساعتی گذشت و آیدا که بیتا رو واقعا گاییده بود و صورت بیتا با عرق کف پاهای آیدا سرخ دیلدو شده بود بلند کرد و برد توی کون بزرگ مهدیه!!!!فاطمه هم داد زد نامرده جنده دخترم رو ول کن!!!!!خفه شد!!!!!
بیتا هم توی کون مهدیه داشت خفه میشد و جون میداد!!!و میگفت:اوممممم………اومممممم……..
بعد آیدا شلوار خودش رو کشید پایین و دهن بیتا رو گذاشت روی کس خودش و گفت:کسم رو بخور!!!!بیتا هم توی کس زنم داشت خفه میشد و به ناچار با کراهت از کسه آیدا میخورد و غور میزد و میگفت:جنده……اومممممم
از پشت کیرمو کردم تو کسش

مو قرمز کون گنده حشری دلش کیر میخاد

سکس
تصمیم گرفتم این بلاتکلیفی رو تموم کنم. تا کی باید منتظر میموندم؟ فرم روبردم خونه مدارک رو تکمیل کردم و قضیه رو به خونواده گفتم.یکی دو روز طول کشید واسه معاینه و واکسن و این چیزا تا بالاخره اون برگ سبز رو بهم دادن که روش تاریخ اعزام نوشته بود.بدترین حالت ممکن بود.افتاده بودم تیر ماه 96!!! یعنی باید شش ماه صبر میکردم دیلدو واسه اعزام. خیلی روزای بدی بود.چن روزی دنبال کار گشتم.اما هیچ سودی برام نداشت.پسرا میدونن خیلی دوران بدیه. چون نه میتونی از خونه پول بگیری نه خودت پولی داری. اومدم خونه و کشوی میزم روباز کردم.چن تا سی دی ویندوز و درایور کامپیوتر اینا بود.با گوشی یه موجودی گرفتم دیدم پنجاه تومن بیشتر ندارم.رفتم تایپ و تکثیری سر خیابون و چن تا کاغذ سفارش دادم که روش نوشته بود: تعمیر کامپیوتر در منزل. زیرش هم شماره خودم. اینارو گرفتم و چسبوندمشون به خیابونای اطراف خونه. روز اول که خبری نبود.اما کم کم دیلدو زنگ ها شروع شد.واسه شروع بد نبود.پول سیگار و شارژمون در میومد.کم کم تعداد کاغذ هاروهم بیشتر میکردم.تا اینکه یه روز گوشیم زنگ خورد.یه خانوم بود.بعد سلام و احوال پرسی گفت که کامپیوترشون مشکل داره.ادرس ازش گرفتم.خیابونی بود که خونه خودمون همونجا بود.بعد از ظهر بهش زنگ زدم که من دارم میام.رفتم توی طبقه 10 یه ساختمون.یه راهرو بود و چندین در.هاج و واج داشتم نگاه میکردم درهارو که یکی از درها باز و شد و یه خانوم گفت بفرمایین تو.رفتم تو و یه خانوم رو دیدم که یه شلوار جین ابی کمرنگ تنش دیلدو بود و یه پیرهن بلند و یه شال.به صورتش که رسیدم که دیدم داره با دقت نگام میکنه.سلام کردم.هیچی نگفت.دوباره سلام کردم.یه کم مکث کرد و گفت:تورامین نیستی؟؟؟با تعجب نگاش کردم و گفتم ببخشید ما هم رومیشناسیم؟گفت من مینام.منم خشکم زد.مینا یه زن مطلقه بود که یه مدت توی بیتالک با هم حرف میزدیم.من از جستجوی اطراف پیداش کرده بودم اما اون هیچوقت نه بهم شماره داد نه عکسشو چون میترسید تومحل شناخته بشه.اما من یکی دوبار عکسمو براش فرستاده بودم.اینکه کامل یادم مونده بود واسه این بود که من بهترین دیلدو سکس چت هامو با اون داشتم.اون یه زن کاربلد بود که میتونست با نوشتن پیام توی بیتالک ادمو واقعا تحریک کنه.

مامانی مدرن حشری کیر لیس میزنه

فکرم خیلی داغون بود.به چت ها فکر میکردم.به زنی که امروز دیدمش.تصورش هم سخت بود که زنی به این زیبایی دیلدو همونی باشه که یه روزی تو بیتالک از فانتزی های سکسیش میگفت و توضیح میداد که وقتی وسط سکس موهاشو بکشم بیشتر حال میکنه!
بالاخره روز موعود فرا رسید.به امید یه سکس توپ و عالی رفتم در خونه مینا.زنگ واحدشون روزدم و در و باز کرد.رفتمتو سلام و احوال پرسی که دیدم یه پسره تقریبا همسن خودم همونجاس!کلا دیگه افکارم داغون شد و فکر سکس از سرم پرید.مینا تعارف کرد ونشستم.کم کم از حرفا فهمیدم که این خواهر زاده میناس و با ننه باباش دعواش شده اومده اینجا.اما از مینا بگم براتون.یه دامن مشکی تا روی زانوهاش.پاهای لاک زده و یه پابند ناز.یه تیشرت خاکستری تنگ که استیناشو تا ارنج بالا داده بود و یه شال که فقط یه کوچولو موهاشو میپوشوند.تا من چایی رو بخورم پسره خدافظی کرد و رفت.گفتم خب مینا خانوم اگه اجازه بدی بریم سر کامپیوترت دیلدو.گفت باشه بریم.اتاق مینا یه جوی بود که تختش نزدیک میز کامپیوترش بود.نشستم روصندلی و مینا نشست لبه تختش.سیستم رو روشن کردم و سی دی رو گذاشتم روش که مینا گفت :قبلا ها انقدر کم حرف نبودی!گفتم کدوم قبلا؟یه لبخندی زد و گفت:یعنی تو یادت نیس؟؟

سکس پیر پستون ویدیو سکس ایرانی سکسی ویدیو ویدیو سکسی ایکس ویدیو سکس ممه سکس با درد سکس با زن ایرانی فیلم سکس با کیفیت سكس با زن حامله

From:
Date: November 6, 2022