داستان سکس شهوانی وقتی زنم مجبور شد به رییسش کوس بده و من دوست داشتم

0 views
0%

داستان سکس شهوانی وقتی زنم مجبور شد به رییسش کوس بده و من دوست داشتم

داستان سکس شهوانی فرداش ساعت پنج رفتم پیش دکتر و دکتر گفت کل کارهای تبلیغات کلینیک با خانم سعادتیه و با اون صحبت کن.
بدجور خورد تو برجکم چون روز قبل منشیه رو تحویل نگرفته بودم، خلاصه به منشیه گفتم دکی گفته با شما صحبت کنم درمورد تبلیغات گفت اره ولی الان سرم شلوغه برو ساعت ۸ شب بیا که دکی میره که سرم خلوت باشه.
من گفتم دیگه این کسو خانوم به من سفارش نمیده و منو داستان سکس شهوانی میپیچونه.
کیرخورده اومدم بیرون و ساعت ۸ شب رفتم کلینیک و کمپین رو توضیح دادم و گفتم انقدر هزینه شه و فلان و گفت خوشم اومد ، پس بزار از دکی تاییدیه بگیرم ، تو دلم گفتم کیرم دهن تو و دکی.

هرچی اصرار کردم بیاسمت پارک آبی نیومد. وقتی زنم مجبور شد به رییسش کوس بده و من دوست داشتم سکس میدونستم توی آب بیاد من رضا هستم 43ساله و همسرم الناز38ساله با قد 170 وزن78 وکاملا سکسی. سال 96به پیشنهاد الناز تو خردادماه به فکر سفر به ترکیه افتادیم.بخاطر تعطیلات ارتحال و 15 خرداد موقعیت مناسبی بود که از تعطیلات کسل کننده هم فرار کنیم. روز 13خرداد ماه ساعت 11صبح از فرودگاه امام پرواز کردیم و پس از یکساعت توقف در شهر غازی انتب به آنتالیا رفتیم. در آنتالیا لیدرمون خانمی بنام سحر بودکه با یک مینی باس از فرودگاه تا هتل ما و12نفر دیگر رو همراهی کرد. پس از رسیدن داستان سکس شهوانی به هتل و مستقر شدن الناز اظهار خستگی میکرد ولی من حس کنجکاوی ام گل کرده بود ودر فکر دیدن هتل و دیگر مسایل بودم. به خانومم گفتم تو استراحت کن من هم میرم یه دوری میزنم وبرمیگردم،هتل5ستارهall بود و ابتدا به سمت رستوران هتل رفتم و کمی غذاخوردم وبه بار هتل رفتم، اونجا یه کوکتل سفارش دادم و بعدش هم یه وودکا سرحالم آورد. استخر و محوطه هتل رو گشتم و سمت سرسره ها هوس کردم تنی به آب بزنم. برگشتم توی اطاق که مایو بپوشم وحوله بردارم و تقریبا ساعت 6/30 شده بود. الناز هم بیدارشد وگفت من هم میام. با شناختی که ازش داشتم بعید میدونستم توی آب بیاد ولی گفتم مایو بپوش لباس هاتو روش تنت کن اگر موقعیت رو مناسب دیدی بیا توی آب. قبول کرد و15مین بعدش رفتیم پایین. کنار استخر هم یک بار خیلی عالی بود و داشت مرغ کباب میکرد داستان سکس شهوانی که الناز نشست برای صرف غذا ومن رفتم توی آب،سرسره های باحالی داشت وتقریبا20 دقیقه مشغول بودم که دیدم الناز هم کنار استخر با مایو نشسته و پاهاش توآبه. کون گنده چاق حشری ,همیشه کیر میخاد رفتم پیشش وگفتم بیا توی آب وخلاصه باهم آب بازی وتفریح. دوباره رفتیم سمت بار ودوتا آب جو گرفتیم و نشستیم همونجا،بااینکه هوا خیلی گرم بود ولی نسیم خنکی میوزید وغروب زیبایی بود.
توجه ام به موسیقی و رقص ملایم یک خانم و آقا بود که با صدای الناز به خودم اومدم،گفت رضااین پسره چقدر چشم وابرو میاد، گفتم کی؟ اشاره به پشت سرم کرد و گفت برنگردم. به بهانه گرفتن یخ به سمت باررفتم و مخصوصا کمی معطل کردم دیدم بله یه جوون 27-8ساله که صورتش بد نبود ولی اندامش مشخص نبود بدجوری زوم کرده روی داستان سکس شهوانی الناز.

گفت من هم میخوام گفتم چی؟ گفت کیر و صورتشو آوردم سمت کیرم و با ولع تمام ساک میزد، خیلی هیجانش بالا بود ومن اولش فکر کردم بخاطر مستیه ولی وقتی خوابوندمش وکردم توی کس قشنگش دیدم غیر از مستی مشروب، خانوم مست کیر دکتره!
وقتی داشتم میکردم گفتم الناز دوست داشتی الان اون پسره هم اینجا بود؟ دیدم آهی از ته دل کسی و لبشو داستان سکس شهوانی گاز گرفت و بدون اینکه به من نگاه کنه گفت بکن بکن خلاصه الناز قبل از من ارضا شد که این خودش خیلی کم سابقه بود که الناز قبل از من ارضا بشه، بعدش هم من آبم اومد ونیم ساعت بعد رفتیم واسه شام.

بدون هیچ واهمه ای اشاره میکرد بره سر میزش. یخ رو گرفتم وبعداز کمی تاخیر رفتم سر میز، الناز کمی بعدش گفت اینجا سونا و جکوزی هم داره بریم اونجا،کمی دیگه از آبجورو زدیم و رفتیم سمت سونا وحمام ترکی، الناز گفت بریم تو سونای بخاررفتیم داخل و2دقیقه نشد که گفتم من میرم بیرون، غیراز ما دونفر خانوم دیگه اونجا بودن، من اومدم بیرون و رفتم سمت جکوزی حوض داستان سکس شهوانی آب سرد، و تقریبا یه ربع بعدش رفتم دوش بگیرم که دیدم الناز هم از سونا اومد بیرون ووقتی داشت میومد سمت من با فاصله زمانی کمی دیدم همون پسره که به الناز اشاره میکرد از سونا اومد بیرون و رفت سمت دوش. اندام ورزیده وخوبی داشت.ماهم به سمت دوش رفتیم وبعدش رفتیم سمت اطاق. خیلی هوس کردم امشب با اونها باشم بخاطر گرما و سونا و جکوزی هردو کمی بیحال ومست بودیم و روی تخت دراز کشیدیم که الناز گفت پسره بچه اصفهانه و دکتره،فهمیدم باهاش صحبت کرده. قبلا راجع به نفر سوم فانتزی داشتیم ولی بعید میدونستم موقعیتی پیش بیاد که بتونیم راجع به عملی کردنش فکر کنیم. بدون هیچ مقدمه ای گفتم فکر کنم ازش خوشت اومده، سریع جستی زد و روی تخت نشست وگفت نمیشه باتو دوکلام حرف بزنم. گفتم بابا شوخی کردم، حالا بگو ببینم طرف چی ور ور داستان سکس شهوانی میکرد؟ کمی آروم شد و گفت آره طرف تازه سربازیش تموم شده وبا دوستش اومده اینجا. خلاصه کم کم با سینه هاش بازی کردم و دستمو بردم سمت کسش، بااینکه اطاق خنک بود ولی احساس کردم کسش خیسه وفکر کردم بخاطر استخره، اما با لزج بودن خیسی متوجه شدم خانوم آبش راه افتاده. راستش خودم هم خیلی حس عجیبی پیدا کرده بودم. رفتم سمت کسش وحسابی سرحالش آوردم، وقتی اومدم بکنم توش .

الناز گفت چرا بااین عجله بذار من یه دوش بگیرم، گفتم تو برو دوش بگیر، من اومدن سرگرم شون میکنم تا بیایی بیرون shahvani.
آقایون به 5دقیقه نکشیده در زدن. در رو باز کردم دیدم هردو داستان سکس شهوانی با شلوارک پشت در هستن. تعارف کردم و اومدن داخل اطاق.
کمی گفتگو کردیم که گفتم حتما خودتون میدونید برای چی اینجا هستید؟ با حالتی شرمگینانه گفتن اگر شما ناراحت هستی برگردیم، گفتم نه فقط دوست دارم یه شب بیاد ماندنی داشته باشیم.

کلیپ سکسی لزبین

سایت شهوانی داستان سکسی شهوانی شهواني شهوانی عکس سکس ایرانی عکس سکس فیلم سکس ایرانی فیلم سکسی ایرانی حشری فيلم سكسي ايراني دانلود فیلم سکسی ایرانی فیلم سکسی ایرانی جدید فیلم سکسی ایرانی

From:
Date: November 9, 2022