خاله سکسی جنده خانم واست باشگاه حشری میشه کسی نبود دنیا خیلی صمیمی

0 views
0%

خاله سکسی جنده خانم واست باشگاه حشری میشه

خاله سکسی گفتم میشه چند دقیقه حرف بزنیم اونم اوکی داد رفتیم تو یه کافی شاپ بهش گفتم راستش همش فکر می کنم یه اتفاقی افتاده تو اسپانیا تو نمی خوای بگی دنیا هم گفت خوب از الناز بپرس منم گفتم الناز میگه همه چیرو بهم ولی اگه در رابطه با خودش باشه نه اونم گفت چیارو می گه بهت منم گفتم مثلا شما دوتا لز می کنید که دنیا بهم ریخت عصبانی شد گفتش خیلی ازش انتظار نداشتم انقدر دهن لق باشه اونم گفت راستش تو اسپانیا با گارسون هتل یه پسر جون الناز سکس کرد اونم چند بار منم اولش گفتم دروغ می گی ولی اونم گفت اگه نگی بهش بهت عکساشونو نشون می دم منم گفتم عکس گفت با خاله سکسی هم کنار هم انداختن پسره اسپانیای بود گفتم اخه چرا دنیا گفت دلش می خواست تو هم نبودی گفتم 1 هفته دور بودیم که دنیا گفت زنه توهستش تو بایید بشناسیش عصابم بهم ریخت اومدم بیرون دو روز بعد دنیا پیام داد گفت کارت دارم منم رفتم خونشون ولی کسی نبود دنیا خیلی صمیمی نشست کنارم هی شروع کرد گفت زندگیتو واسه اشتباه الناز به هم نزن منم گفتم اخه مگه میشه بهش فکر نکرد اونم گفت تو خودت اشتباه نمی کنی منم گفتم اره ولی زن فرق می کنه دنیا هم گفتش ما هم دلمون می خواد منم که یه جوری عصبی بودم گفتم خاله سکسی تو چی دلت
جنده خانم واست باشگاه حشری میشه

جنده خانم واست باشگاه حشری میشه

سکس
من اسمم سیناس ۲۰ سالمه اهل رامسر از بچگیم فوتبال بازی میکنم و یکی خاله سکسی دو سالی میشه دیگه گذاشتم کنار ولی هیکلم چهار شونه و رو فرمه… یه خاله دارم که مجرده و حدود ۳۵ سالش میشه اونم هیکلش حرف نداره و ممه هاشم حدود ۷۵ بشن بنظرم قیافشم خوشگله… از بچگیم تو کفش بودم طوری که از وقتی که یادم میاد به فکر اون جق میزدم یه روز درمیون و هیچ فیلم سوپری نمیدیدم اونم خیاطی میکرد و مشتری داشت تو خونه هر وقتی که میرفتیم … یه بارم حدود ۹ سالم میشد که نمیدونم چرا وقتی داشت لباس میدوخت خواست رو خودش اندازه کنه همونجا پیش من لخت شد و با شورت و سوتین جلوم وایستاد و الکی خودشو مشغول کرد تا من قشنگ ببینمش و مامانمم بود عصبی شد بهش و بیرونش کرد تا لباساشو بپوشه…گذشت و هی حس من ب اون بیشتر میشد و یه وقتایی میشد روزی چندین بار پشت هم ب یاد اون جق میزدم و از هر فرصتی استفاده میکردم تا خاله سکسی بدنشو قشنگتر ببینم چند بارم که از بیرون میومد عمدا پشت سرش میرفتم تو اتاق که وقتی لباس عوض میکنه لختی ببینمش اونم عکس العمل آنچنانیی نشون نمیداد تا منو میدید با شرت سفیدش خشکش میزد ولی من زیاد نگاش نمیکردم و میومدم بیرون اما نمیتونستم حسمو نسبت ب بهش تغییر بدم اکثرشم تقصیر خودش بود هی حرفای سکسی میزد و بیشتر اوقات با یه شلوار چسبان نخی صورتی یا سفید طوری جلوم مینشست که کسش قشنگ مشخص بود و هی چشام میرفت اونجا موقع حرف زدن باهاش ولی اون تغییری رو نشستنش خاله سکسی نمیداد… یه سال و نیم پیش بود که مادربزرگم وبقیه خانواده خواستن برن مسافرت یک هفته ای ولی خالم دیگه کارش خونه نبود و هرروز باید میرفت سرکار و میومد از اونجام بهش مرخصی ندادن و مجبور شدن تنهاش بزارن و برن ولی شبا نمیشد خالم تنها بمونه واس همون قرار شد یا اون بیاد خونه ما یا ما بعضی شبا بریم اونجا که روز اول صبح که اونا رفتن خالمم دیگه اون روزو نرفت سرکارش و مام موندیم تا شب پیشش و قرار شد منو مامانم بمونیم اونجا و صبح من برم دانشگاه و مامانمم برمیگشت خونه و من شب خاله سکسی خودم میرفتم مامانمم بابام قرار شد بیاره

خاله الکسیس اول با روغن حال میکنه بعد گاییده میشه

اون شب اولش خالم قبل خواب رفت حموم و موقع رفتنش دید من بیدارم رفت خاله سکسی و موقع برگشت دیدم یه حوله دور کونش پیچیده و یه حوله کوچیکم جوری انداخته بود رو سینش که ممه هاش کلا بیرون نباشن اومد تو فک کرد خوابم اون حوله رو برداشت از نیم رح ممه هاشو دیدم?? لامصب عجب چیزی بود گرد و سربالا کیرم بلند شد اما مامانمم اونجا بود اگ حرفی میزد ممکن بود مامانم بلند شه و تکون نخوردم تا رفت تو و برگشت دیدم یه سوتین سفید و شرت سفید تنشه و اومد همونجا شلوار و تاپشم تنش کرد اونور پذیرایی گرفت خوابید تا فرداش رسید و همه رفتن پی کارشون
عصری که کارام تموم شدن گفتم یه زنگ بهش بزنم ببینم خونه باشه برم که گفت نزدیکه منه و میخواد بره یه چیزی بخره بریم خاله سکسی باهم بخریم و برگردیم خونه اینم بگم هرچیزی میخواست بخره ب من زنگ میزد تا باهاش برم … گذشت و نزدیک خونه بودیم مامانم زنگ زد اگ کاری با من ندارین خستم امشب نیام که تو کونم عروسی شد خاله هم گفت پس بریم شام بیرون دوتایی و بعد بریم خونه که رفتیم خوردیم و خونه رسیدیم خالم رفت اتاق فهمیدم ک میخواد لباس عوض کنه یه چن لحظه صبر کردم بعد بدون اینکه در بزنم رفتم تو و اطرافمو نگاه نکردم کیفمو باز کردم که شلوار راحتیمو دربیارم مثلا که نمیدونم خالمم تو اتاقه یهو دیدم گوشه اتاق با یه شورت خاله سکسی سفید وایستاده داره نگام میکنه گفت چیکار میکنی مثلا که خجالت کشیده باشم رومو کردم اونور گفتم ببخشید فک کردم رفتی دسشویی میخواستم شلوارمو عوض کنم که خواستم برم بیرون گفت کجا پس بیا عوض کن خشکم زد گفتم تو بیا بیرون بعد من میام که گفت گفتم بیا عوضش کن
همینطور چشمم بهش بود گفتم باشه و رومو کردم اونور کشیدم پایین گفت بچرخ چرخیدم همین که دیدمش سیخ کردم و ب روی خاله سکسی خودم نیاوردم از اتاق زدم بیرون یکم بعدش دیدم با یه ساق شلواری تنگ که بیش از حد سکسیش کرده بود اومد بیرون و داشت خونه رو جمع و جور میکرد ک وقتی خم و راست میشد حواسم بهش بود بدجور داغ کرده بودم موقع خواب شد دیدم رفت تو اتاق و اومد بیرون که یه دامن کوتاه و تاپ کوتاه تنش بود اومد گفت بخوابیم و بعد گفت نزدیک هم بخوابیم من شبا میترسم ببینم اونوری و جاشو اورد نزدیک من و گفتم چی میشه بچسبونیش ب همدیگه؟ گفت هیچی بیا و منم حس میکردم امشب قراره یه کارایی بکنیم…چراغارو خاموش کردیم دیدم خالم دستشو اورد زیر پتو و دست منو گرفت داشت باهاش بازی میکرد که بیشتر از هرروز قبل حشری بودم کم کم خودمو بهش نزدیک کردم قشنگ تا بالاس سینه هاش در اختیارم بود و حس میکردم داره حال میکنه که یهو خودشو چسبوند ب من و گردنشو خاله سکسی نزدیک دهنم کرد فهمیدم اینم دل میخواد که محکم بغلش کردم و با دستام سینه هاشو گرفتم و گردنشو میخوردم داغ کرده بودیم جفتمون ک چرخوندمش و دیدم عرق کرده و چیزی نمیگه فقط داشتم لباشو میخوردم گردنشو گاز میگرفتم ک دیدم با دستش کسشو میماله دستشو گرفتم زدم کنار دیدم بعلههه خانوم زیر دامن شورت تنش نیست و قشنگ مالیدمش که دیگه آهش در اومده بود و اونم لبامو میخورد دست میزد ب کیرم اون دختر بود نمیونستم باید چیکار کنم چون پرده داشت از کونشم دلم نیومد بکنم یکم دیگه ممه هاشو خوردم که خاله سکسی نوکشون بزرگ
سکسی خاله داستان سکسی خاله سکس تو ماشین سکس در ماشین سکس در محل کار سکسی در بیمارستان سکس دکتر ایرانی فیلم سکس دکتر فیلم سکسی دکتر دکتر سکسی

From:
Date: November 20, 2022