گبی کارتر جنده سینه عملی بسیار زیبا دستش رفت سمت سینم راضی نبودم

0 views

گبی کارتر جنده سینه عملی بسیار زیبا

گبی کارتر Gabbie Carter موهامو بوسید و میگفت اگه تو درسا گیر داشتی بهم بگو اخه هم رشته بودیم. منم غر میزدم سردمه علی بلند شد پتو رو اورد انداخت روی پاهام خودشم نشست و منم چسبیدم بهش و روی پای اونم انداختم… علی دستشو دورم حلقه کرد و ی لحظه باهم چشم تو چشم شدیم نگاهش به لبام گبی کارتر بود ک وسط حرف زدنم یهو بوسید منو خدا میدونه یهو چه داغ شدم تنم گرم پرم شد چشمامو بسته بودم اما چون خیلی حس خوبی بود دوس داشتم بازم باشه علی هم ک خیالش راحت شد از برخورد من باز شروع کرد, بلد نبود فقط میبوسید کم کم راه افتادیم لب بالامو میمکید و منم چند بار کوتاه لب پایینشو بوسیدم. گبی کارتر منو خم کرد رو زمین مثل اونایی ک تشنه هستن دوتا لبامو باهم میخورد هنوزم همینطوریه
«چیزی که همیشه درباره فاحشگی یا جندگی مطرح میشه اینه که یه شغله اما جنده بودن یه شغل نیست گبی کارتر یه سبک زندگیه.دخترها و پسرهای این مرکز مثل بقیه جاها ردیف نمیشن که مشتری اونا رو انتخاب کنه.این یه متد نخ نما شده اس که در دنیای مدرن منسوخ شده،حس بدی دست میده،هم به مشتری هم به اونی که خدمات میده، طبیعیه اگه دنبال فاحشه‌های معمولی باشید میتونید تو هر شهری یکی یا چندتاشون رو پیدا کنید ولی از کجا میتونید از سلامتشون مطمئن باشید؟ میتونید برید مشهد و اونجا باکرگی بخرید ولی اگه اینجا رو انتخاب کردید و بعد از خارج شدن از اینجا به خودتون نگفتید که تا الان تو لذت بردن، باکره بودید، حاضریم گبی کارتر تمام مبلغ رو برگردونیم!ما پکیج داریم.شما اونی که فانتزیتونه یا بیشتر بهش علاقه دارید بهمون میگید و ما خودمون سناریو هاشو تهیه و تنظیم میکنیم. جوری که همه راضی باشن. قسمت‌هایی از وجودتون رو دچار لذت میکنیم که تا الان یا انکارش میکردید یا ازش خبر نداشتید…»
*حرفاش برام جالب بود،اصلا شبیه اون حرفایی نبود که شنیده بودم به آیت الله … گفتن.میشد حدس زد که حتی حرفای جلسه معارفه گبی کارتر هم روانشناسی شده بنابر درونیات شخص من تعریف شده! از چشم‌های این زن میتونستم بخونم که چقدر به کاری که میکنه علاقه داره.اسمش هاله بود.زنی با کت و شلوار مشکی ساده و موهایی با فر درشت، رژ سرخابی غلیظش لبهاشو سکسی کرده بودهیجان عجیبی سرتا پامو فرا گرفته بود.دوس داشتم هرچه زودتر تمام فانتزی های جنسیمو عملی کنم حتی اونایی که خارج ایران نمیشد….هرچی باشه من آدم مهمی هستم که حتی تفریحاتم هم تحت کنترل‌های شدید امنیتی قرار داره. اینکه چطور با اینجا و روش کارشون آشنا شدم داستانی گبی کارتر دیگه‌اس ولی با وجود شخصیتی مثل «علی» و حضور کله‌گنده‌هایی که اسمشون میتونه بانک مرکزی رو بخره یا امضاشون به هرجای دنیا اسلحه بفرسته، برام کفایت میکرد.»

جنده سینه عملی بسیار زیبا

سکس

«شلاق تک پرو بیشتر دوس دارید یا جارویی؟یا چیزی بین این دوتا؟»
«نمیدونم! درد کدوم یکی بیشتره؟ بدن دختره داره میلرزه! فک کنم اگه گبی کارتر دردش کم باشه بهتر باشه.»
دستای دخترکو به سقف بسته بودیم.فقط نوک شست پاش به زمین میرسید. بدنش لخت بود و با هر ضربه تلو تلو میخورد. موهای بلوند کوتاهی داشت که نسبتا تو صورتش ریخته بود.دهنشو با پارچه سفید بسته بودیم. تقلایی برای حرف زدن نداشت، نایی براش نمونده بود. ولی گاهی صدایی از ته گلوش خارج میشد.صدایی که به زبان آلمانی میگفت bitte bitte… اینو از احسان پرسیدم.احسان گفت:« داره التماس میکنه ولش کنیم.»
اینکه زبانی غیر زبان فارسی حرف میزد باعث میشد به مدیریت اینجا احسنت بگم که انقدر خوب ، من و چیزایی که تحریکم میکنه پیدا کردن!
احسان کسی بود که بهم معرفی کردن تا به عنوان شکنجه‌گر کنارم باشه، گفته گبی کارتر بودن این دختر باید اصولی شکنجه بشه.کار این پسر عالی بود! یه پسر خوشگل با چشم و ابروی مشکی و موهای بلند.میتونست موهاشو پشتش ببنده ولی این آشفتگی و عرقی که بین موهاش جریان پیدا کرده بود و همینطور دمای اتاق و نور قرمز کمش، کل این سناریو که دخترک خارجی رو دزدیده و برای لذت بردن من، یعنی اربابش شکنجه میکنه طبیعی تر جلوه میداد.کاش میتونستم از این فکر که همه اینا داستانه خلاص بشم…کاش ذهنم میتونست از اتفاقات قبلی و قرارداد و همه چیزای قبلش خالی بشه…کاش یه اتفاق غیر مترقبه خارج داستان گبی کارتر برام پیش میومد…

جنده بلوند رو خیلی بد میکنه

احسان شلاق جارویی رو آروم روی بدن دخترک کشید. روی شونه هاش ضربه‌هایی ملایم زد. دخترک رو چرخوند و شلاق رو لای چاک کونش کشید. پشت گردنش رو گرفت و سرش رو به چپ و راست تکون داد انگار که میخواست هشیارش کنه … دوباره برش گردوند. دسته شلاقو لای پاش گذاشت و روی کسش بالاو پایین کرد.من دیدم که دسته شلاق از آب کس دخترک گبی کارتر خیس شد. شلاقو زیر چونه‌اش گذاشت و سرشو گرفت بالا. تقلاهاش بیشتر شد و ناله کرد. چقدر اشکاش و التماس‌هاش واقعی بود، این التماس‌ها منو به مرز ارضا شدن کشیده بود… احسان دستکش لاتکس مشکی با ساق کوتاه دستش کرده بود. Gabbie Carter همیشه لاتکس حس خوبی به کیر من میداد!
دخترک رو آروم چرخوند.دوباره پشتش به ما قرار گرفت.دست به سینه نگاهم به اندامش و گون گردش بود که متوجه نگاه احسان شدم.لبخند محوی زد. با رضایت گفتم:« ادامه بده.»
گفت:« لرزشش برای ترسشه.عدم شناخت تو،اینکه نمیدونه میخوای چیو انتخاب کنی،میدونه شلاق تک گبی کارتر پر انتخاب منه چون بیشترین لذت رو بهم میده! دلم میخواد انقدر بترسه که خودشو خیس کنه! اونوقت مجبورش میکنیم زمینو لیس بزنه.»
دختر ناله خفیفی از ته گلو کرد.احسان دستشو تو ورودی کسش گذاشت بعدش انگشتاشو رو به من گرفت و از هم بازشون گبی کارتر کرد.میخواست ترشح دخترکو ببینم.کسش خیس خیس بود.ترشح دخترک تمام انگشتای احسانو خیس کرده بود. کیرم داشت منفجر میشد.

احسان جلوم زانو زد و شورت و شلوارمو از پام در آورد.دخترک آویزون کمی چرخیده بود و الان اونم میتونست کیرمو ببینه.اینکه یه زن و یه مرد میتونستن کیر شق شده منو ببینن حس جدیدی برام نبود.قبلا هم تجربه اش کرده بودم ولی این حس عجیب تر بود…
احسان موقع بلند شدن به طور غیرمنتظره ای دستشو از ته تخمام به سمت بالای کیرم کشید.جا خوردم ولی انگار زبونم قفل گبی کارتر شده بود و اعتراضی نکردم.شلاقو رو به من گرفت.
گفتم :« من شدتشو نمیدونم،خودت بزن! من دیدنشو بیشتر دوس دارم Gabbie Carter.

عکس سکسی ایرانی

کنزی ریوز رايلى ريد رایلی رید سایت همستر همستر سکس همستر ایکس ان ایکس ایکس ایکس ایکس ایکس ایکس ویدئو ایکس همستر اویل انجل