کص حشری دوتا کیر همزمان تو دوتا سوراخم خیلی عمیق

0 views
0%

کص حشری دوتا کیر همزمان تو دوتا سوراخم خیلی عمیق

کص حشری عادت قبلیمون به این هم پیشنهاد دادیم که این همش میگفت من میخوام اولین سکسم رو با شوهرم داشته باشم . اگر میخوای منو ببینی باید بیرون با هم قرار بزاریم من خونه نمیام ما هم باهاش بیرون قرار گذاشتیم نشستیم تو تاکسی که تا سمت خونشون با هم بریم من خودمو چسبوندم بهش بلند گفت برو اونور اقا کص حشری من رنگم تو ماشین عوض شد یارو راننده تاکسی هم رید به ما میخواست ما رو پیاده کنه که برگشت گفت با همیم خلاصه ضایع شدیم اون روز ، بعد از اینکه از هم جدا شدیم پیش خودم گفتم من این سگ پدرو باید بکنم اینجوری فایده نداره یه چند سری به هر ترفندی بود خواستیم بیاریم خونه بازم کص حشری نشد به خاطر همین دیگه باهاش قهر کردم چون منو دوس داشت به گفته خودش هی اس ام اس میداد اس ام اس های عاشقانه و از این کوفتیا منم جواب نمیدادم اصلا
رسیدم به کوسش، کوسش خیس شده بود
اسمم حسین، حدود یه سال قیل تو یه شرکت تو ارومیه کار میکردم
سانازم، یه زن سی و یک ساله. با صورت سفید کص حشری عین برف، و یه کون بزرگ و ژله ای
از وقتی تو شرکت دیدمش، فقط پیشش بود. آرزوم بود فقط یه بار فقط بغلش کنم
یه دو سه ماهی گذشت، ساناز یه دوست داشت، به اسم زهره.
دوتا کیر همزمان تو دوتا سوراخم خیلی عمیق

سکس
جمعه قرار شد به بهانه کار بیاد پیشم، مادرمش بمونه پیش بچه هاش
ساعت هفت و نیم بهش پیام دادم، جواب نداد گفتم شاید میخواد نیاد، که ساعت هشت زنگ زد گفت، میام جلو بیمارستان بیا دنبالم
رفتم دیدم وایستاده تو حیاط بیمارستان، زنگ زدم اومد بیرون. باورم نمیشد قراره با ساناز تنها بشم(قولم داده بودم که بهش دست نزنم)
قبلا فقط یه بار رفته بودیم کافی شاپ، سوار ماشین شدیم رسیدیم خونه
دیدم ساناز راحت نیست، رفتم از مغازه گوجه و تخم مرغ خریدم، تا املت درست کنیم کص حشری واسه صبحونه، برگشتم دیدم شالشو باز کرده، مانتوشم در آورده
گوجه رو گرفت شروع کرد شستن و پوست کندن، دلم میخواست از پشت بغلش کنم، اما قول داده بودم
املت رو آماده کرد، نون آوردم با هم خوردیم و گفت حسین مگه لباس راحتی نداری، راحت باش
منم رفتم تو اتاق یه شلوار تنگ اسلش و یه تی شرت تنگ پوشیدم، شلوار انقد تنگ بود، کص حشری کیرمم شق شده بود و قشنگ معلوم بود
دیدم داره نگاه میکنه متوجه شده بود، کیرم شق شده و دوست دارم بکنمش
ساناز چایی دم کرد و خوردیم، تاساعت دوازده شد
منم بغل تخت رو زمین پتو انداختم رو زمین دراز کشیدم، یه چند دقیقه گذشت برگشت گفت حسین، چرا رو زمین خوابیدی بیا رو تخت، گفتم ساناز تخت کوچیکه، گفت بیا راحت باش
بلند شدم پتو رو کنار زدم دراز کشیم رو تخت، پشتمو کرده بودم بهش، گفت حسین برگرد کص حشری، منم برگشتم حواسم بود کیرم که شق شده به کونش نخوره

آب کوس پشت در بهشت

گفتم ساناز منم تو رو بخورم، کوستو لیس بزنم، گفت اگه دوست داری باشه
خوابید رو تخت منم اومدم روش، اول شلوارشو آروم در آوردم و بعدش بلوزشو خودش درآورد
وای چی بود جلوم یه بدن سفید که مثل ژله میلرزید، یه لباس زیر بهم چسبیده سیاهم پوشیده بود، که پایین کص حشری شورتش رفته بود تو کوسش، شورتشو کشیدم بیرون از کوسش، با دستام کوسشو باز کردم، نوک زبونم کردم توش، شروع کردم به لیس زدن، انقد خوشمزه بود
سانازم داشت آه آه می‌کرد، می‌گفت حسین بسه نخور، کیرتو بکن تو کوسم
منم خیلی دوست داشتم بخورم، توجه نمیکردم و میخوردم کوسشو
سانازم هی میگفت حسین، منو بکن کیرتو بکن تو کوسم، کیر کلفتتو میخوام حسین
بلند شدم گفتم ساناز لباس زیرتو دربیار، اونم سریع درآورد انداخت زمین، بازم گفت حسین کیرتو بکن تو کوسم، دارم میمیرم
منم شورتمو درآوردم، کیرمو گذاشتمو رو سوراخ کوسش، چند بار کشیدم رو کوسش تا یکم آب کص حشری کوسش بخوره راحت بره تو
ساناز میگفت جون حسین، بکنش تو، تا ته بکن تو کوسم، یکم فشار دادمو کل کیرم رفت تو کوسش
جون حسین محکمتر بکن، منم یواش یواش تندتر کردم، سانازم آه و ناله هاش بلندتر شد
بازم میگفت محکمتر، میخوام آبمو بیاری، انقد محکم میکردم که صداش قشنگ معلوم بود، کص حشری بیضه هام می‌خورد به سوراخ کونش، همه کیرمو میکردم توش

آروم تا ته کردم تو کوسش

همین طور میکردم که ساناز گفت حسین،
داره آبم میاد یکم آرومتر، اما همشو بکن تو تا آبم بیاد، یه بیست باری آروم تا ته کردم تو کوسش، تا گفت جون حسین، داره میاد داره میاد و یه آه بلند کشید و خودشو ول کرد رو تخت
منم که آبم نیومده بود، آروم آروم داشتم میکردم که
ساناز گفت حسین، میخوام از کون بکنی، آبت بیاد
گفتم آخه ساناز دردت نمیاد، گفت اشکالی نداره بکن، بلند شد و رو شکمش خوابید و سوراخ کونش کص حشری افتاد بالا
منم تف زدم رو کیرم، یکمم تف زدم رو سوراخ کونش، آروم کیرمو گذاشتم رو سوراخ کونش، گفت حسین همشو بکن تو تا آبت بیاد، کردم تو کونش، اونم از درد آه و ناله هاش خیلی بلند شد، هی میگفت حسین زود باش آبتو بیار، منم تا ته میکردم تو کونش
ساناز دیگه حال نداشت، معلوم بود خیلی درد داره، صاف ولو شده بود رو تخت منم میکردم تو کونش، کونش خیلی تنگ بود
بازم میگفت حسین آبت نمیاد دارم میمیرم، گفتم ساناز میخوام در بیارم بخوری بیاد اگه درد داری، گفت نه بکن آبتم اومد بریز تو کونم، میخوام تو هم حال کنی
منم تند تند میکردم تو کونش انقد حال میداد که نمیخواستم آبم بیاد، دیگه چیزی نمی‌گفت فقط تخت رو کص حشری چنگ میزد با دستاشو و دندوناش
منم دیدم خیلی درد داره کیرمو درآوردم از کونش، با دستم دستی کشیدم تا آبم بیاد
گفت حسین چرا در آوردیش، دوست دارم آبتو بریزی تو کونم، گفتم باشه اما خیلی درد داری، یکم مونده بیاد بازم میکنم تو کونت، گفت باشه عزیزم، ممنون که درکم میکنی
تند تند دستی کشیدمو دیدم کم کم میخواد آبم بیاد، ساناز چشماشو بسته و انگار خواب رفته بود، که بازم کردم تو کونشو و تا ته کردم توش، بدجوری از جاش پرید و خودشو جمع کرد
گفتم ساناز میخوای در بیارم، که گفت نه بکن تا آبت بیاد، منم تند تند و محکم کردمو آبمو ریختم تو کونشو، و بی‌حال افتادم روش.

سکسی مدرسه

فیلم حشری عکس های سکسی ایرانی رقص سکسی ایرانی لایو سکسی ایرانی سکسی ایرانی جدید کلیپ سکسی لزبین دانلود کلیپ سکسی ایرانی کلیپ سکسی ایرانی جدید کلیپ سکسی جدید کلیپ های سکسی

From:
Date: November 13, 2022