فیلم سکسی خشن آلیس در سرزمین گنگ بنگ فردای آنروز دوباره به اون دفترخونه

0 views

فیلم سکسی خشن آلیس در سرزمین گنگ بنگ

فیلم سکسی خشن بهونه کاراته حالشون رو میگیریم.این رو هم بگم که فاطمه خانم و دخترش هر دو جودو کار بودن.آیدا گفت نمیشه اینها جودو کارن.دهنمون رو سرویس میکنن.سمیرا گفت فاطمه رو تنهایی بکشون اینجا.هر کاری هم اون لحظه گفتم انجام میدی آیدا!!!!آیدا گفت میخایی چه کار کنی؟سمیرا گفت میخوام با کف پاهامون صورتش فیلم سکسی خشن رو له کنیم و با بوی کف پاهامون خفشون کنیم ولی اول باید فاطمه رو تنهایی گیر بیاریم.من تعجب کرده بودم که چرا سمیرا میخواست این جوری حالشون رو بگیره!!!آیدا هم با تعجب گفت:وا…..که چی بشه؟چه فایده؟سمیرا گفت:خر…..خوب عکس هم میگیریم ازش.بعد اگر حرفی زد میگیم عکس ها رو نشون زن های همسایه های دیگه میدیم.که همه بفهمم چقدر ذلیل شدی زیر کف پاهامون.آیدا گفت راست میگی….این جوری دیگه دهنش بسته میمونه.من گفتم خوب من چه کار کنم.سمیرا گفت تو برو توی اتاق از بالای پنجره شیشه ای اتاق فیلم سکسی خشن نگاه کن اگر تونستی عکس و فیلم هم بگیر. ما خودمون ازش عکس میگیریم ولی اگر خاستی تو هم بگیر.آیدا گفت سمیرا حالا پاهات بو میدن که فاطمه با بوی کف پاهات خفه بشه؟سمیرا گفت
من خیلی مشکل دارم

آلیس در سرزمین گنگ بنگ

سکس
سلام کردم وگفتم : حاج آقا ! میخواستم از شوهرم جدا بشم ، چیکارباید بکنم؟ .
آخونده خیلی بی تفاوت تکه کاغذ کوچکی را از توی کشوی میزش در آورد و گفت : به این آدرس مراجعه کن و تقاضا بده ، هر وقت رای دادگاه صادر شد ، آنوقت بیا اینجا ! من کاغذ را گرفتم و اومدم بیرون .
توی خونه وقتی خوب فکر کردم ، دیدم مثل اینکه به این سادگی نمیشه طلاق گرفت فیلم سکسی خشن و تازه باید برم دادگاه وحالا چقدر هم باید دوندگی کنم !
خلاصه هرچی فکر کردم ، عقلم به جایی نرسید . بنابراین فردای آنروز دوباره به اون دفترخونه فیلم سکسی خشن رفتم و به آخونده گفتم : حاج آقا دیروز اومدم خدمتتون ، فرمودید برم دادگاه ، ولی من خیلی مشکل دارم و اصلا راه و چاه را هم بلد نیستم ، ترا خدا لااقل منو راهنمایی کنید که چیکار باید بکنم ، صواب داره .
آخونده گفت : خیلی خب ، بنشین تا من این سند را بنویسم تا ببینم چی میگی !
بعد از حدود پنج دقیقه آخونده سندش را نوشت و سرش را بلند کرد وگفت : خیلی خب ، حالا من سراپا گوشم ، بگو ببینم ! من هم بطور خلاصه ماجرای زندگیم را شرح دادم .
آخونده گفت : همه این چیزها که گفتید درست ، ولی من بدون حکم دادگاه هیچ کاری نمیتونم بکنم !
گفتم : خلاصه حاج آقا من امیدم اول به خداست ، دوم به شما الهی خدا یک در دنیا صد در فیلم سکسی خشن آخرت عوضتون بده .
آخونده گفت : ببین خواهر من ! گوش بده : نمیشه که من بدون رای دادگاه حکم صادرکنم ! ، من فقط میتونم یک مقدار راهنمائیت کنم و راه وچاه را نشونت بدم .

تینیجر روس اورجی

ببین همشیره
گفتم : همین کار راهم بکنید ازتون ممنون میشم ، چون من اصلا نمیدونم چیکار باید بکنم .
حاج آقا گفت : خیلی خب خواهر ، فردا ساعت دو بعدازظهر بیا که من هم سرم خلوت باشه تا بهت بگم که چکار باید بکنی ، فیلم سکسی خشن البته من وظیفه ندارم کسی را راهنمایی کنم ، ایندفعه راهم بخاطر رضای خدا وبخاطر اینکه یک خدمتی به همشیره دینی خودم کرده باشم اینکار را میکنم .
گفتم : خیر ببینی حاجی ! ایشالله بتونم از خجالتتون در بیام این را گفتم و خواستم خداحافظی کنم که آخونده یکدفعه گفت : مثلا چه جوری میخوای از خجالتمون در بیای همشیره !!؟
من که غافلگیر شده بودم گفتم : نمیدونم حاجی ! ایشالله خدا وسیله ای فراهم کنه که بتونم از خجالتتون دربیام ، فعلا بااجازه و داشتم از دفترخونه خارج میشدم که آخونده گفت : خدا وسیله اش را قبلا فراهم کرده ، برو بسلامت و من از دفترخونه خارج شدم .
فردا ساعت دو که رفتم دفترخونه ، به آخونده سلام کردم و نشستم.
آخونده گفت : ببین همشیره ! خدا خودش شاهد وناظر است که من وظیفه خودم را انجام دادم و تمام نصیحتها را کردم ولی شما قبول فیلم سکسی خشن نمیکنید دیگر ! بخدا اصلا هیچ نصیحتی نکرد . اصلا هیچ صحبتی با من نکرد ! .
حاجی بعد از کمی مکث گفت : ببین ! من الآن بعنوان یک مشاور دارم باشما صحبت میکنم ، شما الآن اگر پیش یک مشاور میرفتید باید کلی پول میدادید ، ولی من هیچ پولی هم نمیخوام ، بهرحال خدایی هم بالای سرمان هست !

این مرتیکه چه مرگشه
گفتم : نمیدونم حاج آقا ! ، شما میفرمائید چکار کنم ؟
حاجی گفت : واالله نمیدانم ! ، یک معامله مرضی الطرفین! که هم خدا راضی باشد وهم بنده خدا .
گفتم : حاج آقا ببخشید! ، معامله مرضی الطرفین یعنی چه؟
گفت : یعنی یک معامله ای که درآن هردوطرف راضی باشند دیگر!
باورکنید تا اون موقع هنوز دو زاریم نیفتاده بود که این مرتیکه چه مرگشه !
گفتم : حاج آقا یعنی میفرمائید من باشما معامله کنم ؟ ، اگه میشه یک مقدار بیشتر توضیح بدین که یعنی فیلم سکسی خشن جزئیات این معامله چی باید باشه .
آخونده گفت : جزئیات را هم خودت بهتر میتوانی مشخص کنی که چه باید باشد ضمنا من هم خداوکیلی تمام تلاشم را میکنم در جهت متارکه وخلاصی شما حالا فعلا برو فکرهات را بکن ، این هم کارت من یک کارت داد دستم ، هر نتیجه ای که از فکر کردنت گرفتی تلیفون بزن و بمن بگو .
کارت را گرفتم و گفتم : چشم حاج آقا … و خداحافظی کردم و داشتم از دفترخونه اش بیرون میومدم که شنیدم فیلم سکسی خشن آخونده داره پشت سرم میگه : ماشا الله ، ماشا الله
وقتی برگشتم خونه ، همش تو فکر بودم که جواب آخونده رو چی بدم ، چون دیگه کاملا فهمیده بودم از من چی میخواد .
با خودم گفتم : من که به تنهایی هیچ کاری ازم بر نمیاد و بلد هم نیستم که کجا برم وچیکار بکنم ، بنابراین فیلم سکسی خشن هیچکس بهتر از این آخونده نمیتونه کمکم کنه تا از دست شوهرم راحت بشم .
ولی هرچی فکر میکردم دلم نمیگرفت که به آخوند جماعت حتی یک بوس هم بدم چه فیلم سکسی خشن برسه به اون چیزهای دیگه ! وقتی فکرشو میکردم حالم بهم میخورد ، مخصوصا وقتی یاد اون حرفهایی که همه میگن کاسه آب یخ و … میفتادم که دیگه هیچی
فیلم سکس زوری سکس زوری سکس انال فیلم سکسی ژاپنی سکس ژاپنی کون زن سکسی ژاپنی سکس با خواهر زن سکس پارتی کص زن کلیپ سکسی