فیلم حشری آب کوس پشت در بهشت کصش خیس شده بود که انگار تانکر

0 views
0%

فیلم حشری آب کوس پشت در بهشت

فیلم حشری دوستان عزیز و گرای داستان کاملا واقعی امیدوارم خوشتون بیاد البته یه خورده طولانیه ولی به نظرم جالبه اسم من احسان 32 سالمه من دو سال پیش با یه دختری به اسم مریم رفیق شدم که اون موقع 22 سالش بود تو همون روزای اول رفاقت فهمیدم خیلی دختر معتقدی هستش ولی خیلی خوش اندام بود سفید و قد بلند به خاطر همین هر کاری می کردم که بکشونم سمت خونه و بکنمش نمیشد . اخه من از این بچه پروهام که نمیزارم مهر شماره خشک بشه سریع میرم تو کار سکس به خاطر همین عشق به سکس و تنوع طلبی نتونستم تا حالا ازدواج کنم ،
خلاصه ما طبق عادت قبلیمون به این هم پیشنهاد دادیم که این همش میگفت من میخوام اولین سکسم رو با شوهرم فیلم حشری داشته باشم . اگر میخوای منو ببینی باید بیرون با هم قرار بزاریم من خونه نمیام ما هم باهاش بیرون قرار
یه وقتهایی به سینه هاش می خورد
دوست نداشید باور نکنید. 34 سالم بود تو یه کارگاه صنعتی کار میکردم اغلب پرسنل مرد بودند جز یکی دو نفر که یکیشون منشی بودند. به اسم مهسا قبل از ایشون هم منشی داشتیم اما من رابطه ای با اونا نداشتم. مهسا از خرداد 92 پیش ما کار می کرد اما راستش تا اسفند ماه اصلا در مورد برقراری رابطه با مهسا فکر نکرده بودم. تنها در حد یه سلام و احوالپرسی همکاری بود. اینم بگم که من تو کامپیوتر یه مقدار اطلاعات دارم در حد متوسط .چون کارم با کامپیوتره طراح صنعتی هستم .قد 176 وزن 68 قیافه معمولی سالار هم معمولیه 15-16 هست تا حالا هر کسی رو بردم سیر کرده .مهسا هم یه دختر خوشگل با قدحدود 165 و وزن حدود 60-63 راستش وزنش نکردم . مهسا تو دفتر کار میکرد و من تو داخل کارگاه بحث مالیات و عوارض بود که صاحب کار گفته بود منشی باید اینترنتی مالیات و عوارض رو رد میکرد که خیلی وارد نبود. راستی من وبلاگم داشتم . از من یه چند تا سوال پرسید که جواب دادم. تو یه مورد فیلم حشری که صدام کرد رفتم دفتر ل رو صندلی

آب کوس پشت در بهشت

سکس
شمارشو که داشتم بهش اس میدادم. اولش از سلام و صبح بخیر و خسته نباشید شروع شد . نزدیک های فیلم حشری عید بود. خلاصه اس های عاشقانه و تماس های گاه و بی گاه چون سرکار نمیشد با هم زیاد صحبت کرد. یکی دو ماهی به همین منوال گذشت. اولین بار که قرار شد بریم بیرون نمایشگاه کتاب قرار گذاشتیم یه روز من نیومده بودم سرکار با هم قرار گذاشتیم ظهر مرخصی بگیره که با هم رفتیم نمایشگاه اونجا برای اولین بار دست هم رو گرفتیم .نزدیک هم راه میرفتیم جوری که بازوهام یه وقتهایی به سینه هاش می خورد خیلی بهم حال میداد واقعا هم خوشگل بود. از نمایشگاه که برمیگشتیم بهش گفتم یه بار باید بوست کنم. خجالت کشید.

نمیخوام بگم پاستوریزه بود ولی به هر حال موقعیت هم کامل میدونستیم. من بچه داشتم و اون یه دختر بود.  فیلم حشری بالاخره بعد گذشت یکی دو ماه یه پنج شنبه که کمی زود تعطیل می کردیم باهم از کار زدیم بیرون ما شام دعوت بودیم خونه یکی از اقوام تو کرج بچه هامون با برادر خانومم ظهر رفته بودن. خونه ما هم خالی بود. رفتم سمت خونه گفت کجا میریم اقا حامد گفتم جای بدی نمیریم.رسیدیم محل گفتم یادته گفتم گلخونه دارم ونمون میخوام بهت نشون بدم من من کرد و گفت باشه فقط باید زود برم خونه دیر نشه. گفتم اتفاقا منم باید برم کرج نگران نباش زود میریم. چون محل بود وترسیدم ضایع بشم سر کوچه پیاده کردمش و خودم رفتم خونه دیدم اوضاع ارومه بهش گفتم اومد. نشوندمش تو خنه و رفتم یه معجون گرفتم اوردم خوردیم بعد بردم و گلخونه رو بهش نشون دادم یه نیم ساعتی خونه بودیم اما قصد کردن نداشتم هم چون بار اول بود هم اینکه وقت کافی نبود. تو دم در اتاق خواب از پهلوهاش گرفتم که نگاه ارد تو چشمام فیلم حشری منم لبامو گذاشتم رو لباش یه لب عالی از هم گرفتیم خیلی حال داد بهم گفت پهلوهامو نگیر قلقلکم میاد.خیلی دوس داشتم ترتیبش اما وقت کم بود.رفتیم مهسا رو گذاشتم تو محلشونو منم رفتم کرج .

کوس ناز آب میده بیرون

یکی دو هفته بعد تو خرداد بود.تولدش هم خرداد بود این بارم خونمون خالی شد اما نه پنج شنبه بلکه جمعه. باهاش قرار گذاشتم جمعه باهم بریم بیرون قبول کرد صبح جمعه با هم رفتیم بیرون .رفتیم پارک جمشیدیه صبحونه خوردیم و یه کم گشتیم اومدیم سمت خونه منم یه ادکلن برا تولدش خریده بودم و گذاشتم زیر تخت رفتیم خونه و بدون مقدمه بردم تو اتاق خواب لبه تخت نشستیم گفت برا چی اومدیم فیلم حشری خونتون گفتم. میخوام کادوی تولدت رو بدم. گفت: تولدم که فرداس گفتم: من اموروز بدم نمیگیری یه لبخند ملیحی زدو منم کادو رو دادم بهش. کلی ذوق کرد. آروم دستم گذاشتم رو سینه شو هلش دادم یجوری که رو تخت دراز بکشه تا دراز کشید افتادم روش. گفت دیونه مانتوم چروک میشه. پاشدم مانتوشو دراوردمو دوباره خوابوندمشو رفتادم روش لبمو گذاشتم رو لباش اونم

اونقدر کصش خیس شده بود که انگار تانکر اب بود
پاهاش منو قفل کرد تو فضا بودیم داغی کصشو دقیق سالار احساس میکرد لحظه به لحظه داغتر میشدیم یواش یواش لختش کردم سوتینش فیلم حشری رو که دراوردم وای چی میدیدم دو تا بلور چقدر ناز بودن سینه هاش افتادم به جون سینه هاش خیلی حال میداد اونم کیف میکرد منم مثل ندیده ها افتاده بودم روش ده پونزده دقیقه ای خوردم و رفتم سراغ کصش شلوار و شورتش رو با هم از تن بلوریش کندم یه کص تر و تازه و خیس جلوی چشمام بود اینبار افتادم به جون کصش حالا نخور کی بخور مهسا هم که صداش خیلی وقت بود در اومده بود. حالا دیگه صداش بیشترهم شده بود. اخ اوخش منو بیشتر تحریک می کرد. منم افتاده بودم به جون کصش یه کص صورتی تر وتازه خیس من میخوردمو مهسا از حال به خودش میپیچید. بعد از خوردن کامل کص مهسا من رو تخت دراز کشیدمو مهسا که حشرش رو 100 بود نشست رو کیرم البته پامپ بود توش نکرد کیرمو میزون کرد بین لبهای صورتی کصش که خیس خیس شده بود.

سکس در مدرسه

عکس های سکسی ایرانی رقص سکسی ایرانی لایو سکسی ایرانی سکسی ایرانی جدید کلیپ سکسی لزبین دانلود کلیپ سکسی ایرانی کلیپ سکسی ایرانی جدید کلیپ سکسی جدید کلیپ های سکسی سکسی کلیپ کلیپ سکسی خارجی

From:
Date: November 13, 2022