سکس پرستار سرشو گذاشت وسط پام با نوك زبونش چوچولمو می لرزوند

0 views

سکس پرستار سرشو گذاشت وسط پام با نوك زبونش چوچولمو می لرزوند

سکس پرستار کسم خونه نبود ترسیدم اتفاقی براتون بیفته که گفت Luna Star
تو غلط کردیو اومد یه یکی خوابوند تو گوشم و گفت گمشو از جلو چشام.
منم رفتم تو اتاقم تو این فکر بودم که باید جور و پلاسمو جمع کنمو برم که سهیلا درو باز کردو اومد تو گفتم حتما میخواد پرتم کنه بیرون از خونش،ولی گفت ببخشید من یکم تند رفتم یکم که فکر کردم فهمیدم اگه تو نبودی معلوم نبود چه بلایی سرم میومد بعد اومد جلو دستی به صورتم همونجا که سیلی زده بود کشید و گفت آخی بمیرم و یه بوسم کرد سکس پرستار.
داشتم شاخ درمیاوردم نه به اون عصبانیت نه به این ملایمت.
گفت منو میبخشی؟
معلومه شما که کاری نکردین من باید معذرت خواهی کنم.
خندید و دوباره بوسم کرد.
کس زن ۴۰ ساله حشری
کس زن ۴۰ ساله حشری
قرمز شده بودم آخه تا حالا زنی منو نبوسیده بود.
نشست کنارمو باهام دردودل کرد از تنهاییاش و..
منم از بی کسی و پدر و مادریم براش گفتم که گریم گرفت که سهیلا سرمو گرفت سکس پرستار تو بغلش و نوازشم میکرد.یه لحظه از هم جدا شدیم و چشم تو چشم
دلم برای لبات یه ذره شده
ناهار رو كه خوردیم بابای كونیش شروع كرد با من بحث كردن از همه جا حرف كشید وسط تا این كه خواهر كیارش رفت آرایشگاه و مامانش خونه موند وقتی این طور شد یه كم خیالم راحت شد و كیارش هم تا فهمید رفت بالا و با صدای بلند گفت: هستی جون بیا بالا می خوام برات گیتار بزنم منم معذرت خواهی كردم و رفتم طبقه بالا. صدای گیتار كیارش رو می شد شنید به محض این كه از در اتاق رفتم تو كیارش در رو پشت سرم بست و با تعجب دیدم كه صدای نوار بوده و تمریناش رو ضبط كرده، كیارش هم از پشت محكم بغلم كرد و گفت: دلم برای لبات یه ذره شده خجالت بكش مامان و بابات پائین نشستن و تو این بالا واسه خودت سکس پرستار حال می كنی با بابام راحتم بهش گفتم كه كار دارم و به مامان هم گفتم می خوام با هستی حرف بزنم مزاحمم نشید

سکس

سرشو گذاشت وسط پام
چشمتون روز بد نبینه آدم مگه چقدر توان داره 3 ساعت اونم یا روی صندلی یا سر پا. ولی خیلی حال كردم آخه تا حالا موقعیت این مدلیشو تجربه نكرده بودم كیارش هم زود نوار رو زد اولش كه زود تموم نشه.منم نشستم روی مبل و كیارش با یه لب كوچولو شروع كرد واقعا تبحر خاصی داشت اصلا لبامو محكم نمی بوسید یه كاری می كرد كه دلم می خواست لبامو سکس پرستار گاز بگیره ولی اون این كار رو نمی كرد.خیلی آروم زبونشو می كشید روی لبام و گاهی اوقات هم می یومد سمت چونم و یه گاز كوچولو از چونم می گرفت كیارش تو یه چشم بهم زدن لباساشو در آورد و با یه شلوارك جلوم وایستاد و بد هم لباسای منو در آوردن البته از اونجایی كه یه بلوز كشی تنم بود خیلی راحت در می یومد و سوتینم هم از جلو باز می شد خلاصه كلی خوش به حالش شد و بعد از این كه سوتینم رو در آورد شروع كرد به خودن سینه هام با چنان ولعی می خورد كه یه لحظه فكر كردم این بچه حتی وقتی شیرخواره بوده از سینه مامان جونش شیر نخورده وقتی نگاه منو دید خودش خندش گرفت و گقت:« هستی به جون خودم دارم می میرم از شق درد اگه امروز هم جور نمی شد حتما یه جا رو گیر می آوردم تا با هم بریم اونجا و آروم دست منو كه كنار صورتش بود بوسید. و بعد هم بلند كردم و ازم خواست بایستم منم همون كاری كه می خواست رو انجام دادم راستش یه كم دلم براش سوخت. و همون طور كه ازم لب می گرفت دستاش آروم از روی سینم اومد روی پهلوهام و بعد هم رفت سراغ زیپ شلوارم كه از بغل باز می شد و شلوارمو زیپشو باز كرد چون شلوارم نخی بود خیلی راحت از تنم جدا شد منم برای این كه لباس زیرم معلوم نشه یه شورت نیمه سفید پوشیده بود. همون طور كه بدنمو لمس می كرد منو برد طرف میز تحریرش و منو نشوند روی میز و ازم خواست پامو بذارم روی لبه صندلی كه یه كم بالاتر باشه و خودش خیلی سریع روی زانوهاش نشست و سرشو گذاشت وسط پام اولی با دست یه كم باهام ور رفت حسابی تحریك شده بودم و تمام بدنم درد می كرد از طرفی هم اصلا به كیارش دسترسی نداشتم وقتی كیارش حالمو دید موقعیتش رو یه كم عوض كرد و دستشو آورد طرف سکس پرستار دهنم منم انگشتشو كردم تو دهنم و با انگشت وسطش مشغول شدم كه می دونستم خیلی دوست داره و اونم با نوك زبونش چوچولمو می لرزوند. هم برام لذت بخش بود و هم اینكه خیلی خسته شده بود.

شرتت خیس شده بلیسم کوستو

كیرش انگار از قفس آزاد شده
بعد از این كه كیارش حسابی تحریكم كرد بلند شد و روبروم ایستاد و شروع كرد لب گرفتن منم با دستم شلواركش رو كشید پائین و خودش كمك كرد و چون كیارش خان معتقداً كه شرت اذیتشون می كنه با پائین كشیدن شلواركش كیرش انگار از قفس آزاد شده بود، منم با كیرش ور می رفتم خلاصه بعد از نیم ساعت كیارش خان حالش جا اومد و به قول یكی از دوستام مجبور شد سکس پرستار از دستمال كاغذی استفاده كنه. وقتی هر دومون خسته و نالان نشستیم روی كاناپه من سرمو گذاشتم روی سینه كیارش و نوك سینشو بوسیدم اونم ازم تشكر كرد و همون طور كه سرم روی سینش بود سرمو بوسید در همون حین بود كه صدای در اومد و بابا جان كیارش گفت: «كیارش یه دقیقه بیا اونم سریع زیر پیرهنش رو پوشید و رفت جلوی در خیلی جالب بود باباش وقتی دیدش گفت خسته نباشی ای باباها یه ذره با پسراتون دوست باشید به خدا خودتون هم بی نصیب نمی شید یه موقع دیدید خودتون احتیاج داشتید و خانم محترمه در دسترس نبود.وقتی كیارش اومد گفت مامان میگه بیاید چای بخورید بابا اومده بود كه اگه ما نمی ریم پائین برامون بیاره خیلی بهمون خوش گذشت مخصوصا وقتی بچه ها اومدن یه سری هاشون نتتونسته بودم همراه بیارن و فقط با دوست پسراشون بودن ولی باز هم كلی سکس پرستار زیاد شدیم بابای كیارش كه چیزی نفهمید مدام با رستوران در تماس بود در نهایت البته زیاد نشدیم 68 نفر شدیم و كلی حال كردیم مخصوصا وقتی با بابای كیارش رقصیدم!!عجب بابای باحالی داشت خدا به آدم از این باباها بده به قول دوست جونم نیتشون فقط خیرخواهانه هستش.

سکس وحشی سکس داستانی فیلم سکس فیلم سکس خارجی پورن هاپ فیلم سکس جدید فیلم سکس ایرانی جدید دانلود فیلم سوپر سکس دختر ایرانی سکس پاکستانی کلیپ سکسی

verified profile,cumshot,hot,sexy,outdoor,creampie,doggystyle,amateur,wife,young,beach,canadian,american,public,big-ass,summer,british,big-tits,nudist,usa,australian