سکس دراتوبوس تلاش کردن برای فرو کردن ظرفارو میشست با خودم گفتم بهترین

0 views

سکس دراتوبوس تلاش کردن برای فرو کردن

سکس دراتوبوس توضیح داد مهدیه و دوستاش فروزان و فتانه و سمیرا رو خوابوندن روی زمین!چون تعدادشون کمتر بود جرات نمیکردن کاری کنن و 3 تایی کف هال دراز کشیدن.آیدا و مهدیه و دوستاش همگی با هم شروع کردن با کف پاهاشون به خفه کردن سمیرا و فروزان و فتانه!!!!من فقط صدایی که میشنیدم این بود:اوممممم………اوفففففف…………چه بوی عرق کف پایی……..اوففففف………بعد از 20 دقیقه آیدا و مهدیه و دوستاش به شکم خوابیدن و سمیرا و فروزان و فتانه شروع کردن به لیسیدن و خوردن از کف پاهاشون!!!!آیدا همین طور که کف پاهاش توسط فروزان خورده میشد با غرور گفت:فروزان از مزه سکس دراتوبوس عرق کف پاهام بگو.فروزان یه نگاه مظلومانه به آیدا کرد و گفت:شوره!!!!اوفففف…….حالم داره به هم میخوره!!!!!!
دوست مهدیه هم که فتانه داشت کف پاهاش رو مثل آبنیات میلیسید گفت:چه حسی داری وقتی از عرق کف سکس دراتوبوس پای دختری میخوری که نمیشناسیش؟
کردن کون زن داداشم

تلاش کردن برای فرو کردن

سکس
حالا زن داداشه من چند سالش میشه؟???????? شوخی کردم بریم سر داستان زمانی که ازدواج کردن هر وقت میومدن خونه ی ما من دائما چشمم به کونش بود همیشه هم شاوار تنگ میپوشید خدا وکیلی هیکلش یه چیزی تو مایه های الکسیس بود، کون گنده سینه های خوب که با دیدنش همیشه من حشری میشدم وای از قیافش واستون نگم یه چیز عجیبیِ خلاصه من همیشه تو فکر کردن ایشون بودم و همیشه به یادش جق میزدم خیلی دوست داشتم یه بار بکنمش، من همیشه دوس دخترامو میبردم خونه داداشم میکردم با داداشم راحت بودم خونه رو واسم خالی میکرد، یه روز که دوس دخترمو بردم اونجا و وقتی که کارم باهاش تموم شد و رفت، صدفس کس دراتوبوس (زن داداشم) اومد خونه و من هنوز اونجا بودم برادرم تو یه کارخونه کار میکرد و کارش شیفتی بود اون روزم ساعت ۵ بعد از ظهر رفته بود و ساعت ۶ صبح میومد خلاصه اومدم که لباسامو بپوشمو برم خونه یهو صدف گفت که کجا بمون حالا شام بخور میری گفتم نه دیگه میرم گفت بمون بابا منم تنهام… گفتم باشه. جلوی من راحت بود اینبار یه شلوار سفید نازک پوشیده بود که شرت صورتیش از زیر معلوم بود منم چشمم فقط به کونه لامصبش بود. شروع کردیم حرف زدن گفت آرش خوب این دخترارو میاری ترتیبشونو

کوس آب کیری شده اروپایی نشد من ب نامزدم اجازه کون سفید ایرانی نمیدادم حتی دست بهم بزنه نزدیکم ک میشد یاد اونروز میفتادم بعضی شبا کابوس میدیدم شاید باورتون نشه کابوس کیر گنده میدیدممیگفتم نکنه اینم مثل اون باشه نکنه دوباره بخواد اینم کونم بذاره بخاطر همین نمیذاشتم بهم دست بزنه ولی خداروشکر ب سکس دراتوبوس کمک همون مشاور ک خدا خیرش بده الان ۵ماهه حامله هستم و خداروشکر همسرم ک الهی فداش بشم خ خوبه کون کردنم دوست نداره ولی دخترایی ک خوندید این داستانو من بخاطر شما گذاشتم ا هرچند برام خ سخت بازگو کردن اون خاطره شوم اونم با جزئیات ولی اینجوری نوشتم ک سکسی باشه و شمارو مایل کنه ب خوندنش ب هر پسری اعتماد نکنید سعی کنید تا موقع ازدواج صبر کنید و پسرایی ک خوندید داستانو بخاطر چند دقیقه لذت بیشر چند سال زندگیه دختری مثل منو کون سفید ایرانی خراب نکنید و در آخر سکس دراتوبوس احمد حرومی اگه ی وقت خوندی این داستانو بدون هیچوقت نمیبخشمت و اگه آخرتی باشه جلوتو میگیرم ممنوون از همه دوستانی ک به داستان سکسیه نصیحت دردودل گونه من گوش دادن

درازش کردم پاهاشو دادم بالا یهو کردمش تو کصش
وایسادم گفتم صدف کمک نمیخوای گفت نه مرسی سکس دراتوبوس یهو چسبیدم بهش گفتم بزار کمکت کنم عزیزم یهو یخ کرد گفت میشه بری عقب منم کیرِ گندموچسبونده بودم به کونش عقب نشینی نمیکردم در گوشش گفتم صدف جون میدونی چقدر دوست دارم بکنمت گفت زشته چی میگی ارش گفتم حرف دلمو میگم گفت بسه بروعقب گفتم تا نکنمت امشب ولت نمیکنم محکم گرفتمش بلندش کردم آوردمش تو اتاق خواب از همو آشپزخونه تسلیم شد فقط گفت داداشت چی گفتم کیر منو داداشم نداره، کیر من حلاله هیچی نمیگفت درازش کردم رو تخت شلوارشو کندم یه راس رفتم سراغ کصش شرو سکس دراتوبوس کردم به خوردن وای چه کصی نه مو نه گوشت اضافه نه سیاه، صورتیه صورتی آهو ناله هاش شروع شد بلندش کردم گفتم کیر خور هستی ؟ گفت بده بده بده بخورم کیرمو از جاش میکند با مِک زدن درازش کردم پاهاشو دادم بالا یهو کردمش تو کصش چه کص تنگی لعنتی کیرم قفل میشد توش در گوشم میگفت چه کیری داری دیوس دوبرابر کیر داداشته تو وسطا ارضا شد در گوشش گفتم نوبت کونت گفت نه نه جر میخورم گفتم میخوام جرت بدم من ارزوم کردنه کونه تو بوده رو دل خوابوندمش

آبمو تا ته خالی کردم توش
کونشو باز کردم وای چه کونی شرو کردم سوراخه کونشو خوردمو سکس دراتوبوس یه توف انداختم رو سوراخشو کیرمو گذاشتم رو سوراخش یه فشاردادم جیغ زد دروووردم دوباره کردم تو داشت بیهوش میشد از درد التماس میکرد که در بیار منم تا ته فشار میدادم یه خورده جلو عقب کردم گشاد که شد تولومبه ها تند تر میشد اونم جیغاش بیشتر میشد وای چه کونی بود اولین بار بود کوم به اون تنگی میکردم آبم که داشت میومد در گوشش گفتم خالیش کنم تو کونت گفت اره همینو که گفت آبمو تا ته خالی کردم توش دادا میزد وای چه داغه جون خلاصه اون شب دو بار کردمش بعد از اون داستانم هر وقت کونش خارش میگرفت بهم زنگ سکس دراتوبوس میزد میرفتم میکردمش تا اینکه بچه دار شدن از اون موقع دیگه نکردم ولی باز هم دوس میدارم که یه کامِ دیگه ازش بگیرم.

لیسیدن پا

کون سفید ایرانی داستان سکس سکس مامان پسر سکس الکسیس تگزاز سکس لانارودز عکس سوپر ایرانی سکس ایرانی از کون جنده ایرانی فیلم سکس ماساژ سکس‌خشن