سوپر گی کیر رو تو کون میکنی یا تو کوس مکان شد و من و میلاد و یه نفر

0 views
0%

سوپر گی کیر رو تو کون میکنی یا تو کوس

سوپر گی گرایشات جنسیم بگم، حتی ظاهرمو خیلی مردونه نگه داشتم یکی از دوستام به اسم میلاد بود که من شنیده بودم قبلا تجربه کون کردن داشته و فقط سوراخ واسش مهمه، منم اون موقع ها فقط ساک میزدم و جرات نداشتم سوراخمو به کسی بسپارم، قبلش تجربه ساک زدن واسه چند نفرو داشتم و کم کم و خوردن سوپر گی منی رو شروع کردم و با لذت تمام این کارو میکنم،
بریم سر اصل خاطره . یه شب خونه یکی از بچه ها مکان شد و من و میلاد و یه نفر دیگه دعوت شدیم واسه عرق خوری، خلاصه نشستیم حسابی خوردیم و وقت خواب رسید، منم مسته مست ، اُبم زد بالا و دلم کیر خواست،
با هزار ترفند یه کاری کردم که با میلاد بریم تو یه اتاق بخوابیم ، سوپر گی همینجور که دراز کشیده بودیم پیش هم کلی گفتیم خندیدیم و شروع کردیم فحش دادن به هم که یهو وسط کس شعرا گفت بیا کیرمو بخور، منم دیدم بهترین موقعس
کیر رو تو کون میکنی یا تو کوس
«برهنه‌گرایی یواشکی همیشه براش لذت داشته و داره. از وقتی تونست پوشش خودش رو انتخاب کنه، اولین انتخابش ساپورت بود. کسش قلنبه نیست که بیفته بیرون. برعکس خیلی هم کلوچه‌ایه. خطش که معلوم میشه و نگاه مرد‌ها که لای پاش گیر میکنه، کسش خیس میشه. پس بهترین انتخاب میتونه شیوا باشه! شیوا برای مترو و بازار سوپر گی بزرگ تهران بهترین گزینه‌اس. اون از دستمالی شدن خوشش میاد. عکاسمون ازش عکس میگیره که نذر جنده‌های آقایون ادا بشه!»
هاله که به عنوان مسئول فاحشه‌های زن تو این دم و دستگاه فعال سوپر گی بود، از بالای عینک مشکی‌اش بهم زل زد و گفت:«ولی شیوا که شوهر داره! علی خودش دختره رو شوهر داد. جناب رئیس بهترین فاحشه مارو شوهر داد به یه مرد سرد و بی احساس که حتی برای شیوا شق هم نمیکنه. یعنی زن شوهردار رو دوباره بیاریم تو فاحشه‌خونه؟ این شدنی نیست احسان!»

کیر رو تو کون میکنی یا تو کوس

سکس
گفتم:« علی خودش شوهرش داده، خودش هم دستور طلاقش رو میده.»
علی طبق معمول که به حرف‌ها دقت میکنه چشماش رو ریز سوپر گی کرد و گفت:« شیوا برده‌ی بی چون و چرای توعه! من بگم طلاق بگیره؟! تو هنوز باهاش رابطه داری. درسته کیرتو تو کسش نمیکنی ولی باهاش لاس میزنی و بیرون میبریش! فک نکن از تله‌کابین رفتنت خبر نداریم!»
راست میگفت. اون روز شیوا دلش گرفته بود، البته بیشتر افسرده سوپر گی بود تا دلگیر. گفتم:« چیکار کنم حالت بهتر شه؟»
گفت:« نمیدونم کاری کن که نترسم…این روزا خیلی سرم داد زده. از کتک خوردن‌ها هم که خبر داری!»
شیوا تقریباً تمام فوبیاها رو داره بجز ارتفاع! بردمش تله کابین. سوپر گی همونجا قرار گذاشتیم. نمیتونستم ریسک کنم و دم خونه‌اش برم دنبالش. بهش گفتم تا یه جایی با مترو بیاد. بقیه مسیر هم اسنپ بگیره. اصلا نباید ریسک تعقیب شدن شیوا توسط شوهرش رو قبول میکردم.

قبلاً زنی رو میشناختم که شوهرش تعقیبش کرده بود. شوهره آدرس خونه دوس پسر زنش رو پیدا کرده بود و دیده بود که زنش وارد اون خونه شده. شوهر خونسردی خودش رو حفظ کرده بود. هنوز نمیدونست دوس پسر زنش کیه و اصلأ چرا با کسی دوست شده؟ اون زن که همه چی تو زندگیش داشت. از خورد و خوراک خوب و تفریح بگیر تا شوهر حشری و کیرکلفت!
نقشه‌‌ی نابی کشیده بود تا اون زنیکه هرجایی رو سر جاش بشونه. بی سوپر گی چشم و رویی‌اش بود که بیشتر از همه شوهره رو آزار میداد.فقط طلاق دادنش اون رو راضی نمیکرد. باید غرورش هم ازش میگرفت. همونطور که اون زن غرورش رو ازش گرفته بود.
باز کردن یه در معمولی کاری نداشت. شوهر انقدر دستاش کثیف بود و انقدر نفوذ داشت که از کار گذاشتن دوربین تو خونه اون مرد و نشستن توی کمد دیواری خونه‌اش ابایی نداشته باشه. اون رابط‌های قدرتمندی رو میشناخت که به سادگی برای زنش پاپوش درست کنن ولی زن داشت خیانت میکرد و نیازی به پاپوش نداشت. تنها چیز مهم باز کردن مشتش سوپر گی بود. زن با دوس پسرش رسید. شوهر میتونست از طریق اون دوربین تخت‌خواب اونا رو رصد کنه. شوهر میدونست برای زن نجیبش فانتزی و تابو‌های جنسی مفهومی نداره. انتخاب اول و آخر زنش تختخواب بود. باز کردن پاهاش و مردی که روش خیمه بزنه و کیرش رو تو کسش بکنه. همین و بس…اصلأ چطور دوس پسردار شده بود؟ با دیدن چهره دوست پسر زنش و شنیدن صداش همه چی براش واضح شد. برادر بزرگش قاپ زنش رو دزدیده بود. همیشه میتونست متوجه رد نگاه شهوت آلود برادرش روی اندام زنش بشه. ولی کی فکرشو سوپر گی میکرد برادر سپاهی و با نفوذش بخواد برای زن داداشش دندون تیز کنه؟!! موقع سکس زنش و برادرش صداشونو میشنید. برادرش میگفت:« داداشم بهتر میکنه یا من؟ کس و کونتو اون بهتر آب میده یا من؟ کست مال هر دومونه ولی کونت فقط مال منه! آخ اگه بذاری کونت رو فتح کنم! پاهاتو وا کن خوشگلم. کیرم میخواد بره تو بهشتت.

هم مادر و گایید هم دختر و

اون شوهر من بودم و انتقامی که از برادرم و زنم گرفتم افسانه شد! به خاطر همین بود که از سوپر گی ریسک کردن شیوا میترسیدم. میترسیدم همونطور که من از برادر نامردم حرومزاده‌تر بودم، یکی هم حرومزاده‌تر از من پیدا بشه.*
وقتی شیوا بهم رسید مثل همه مردها چشمم زوم شد به کسش! راه رفتنش رو آروم‌تر کرد تا نگاه خریدارانه من رو روی کسش بیشتر ببینه. شال سبزش رو جابجا کرد. اینجوری مثل یه فاحشه روی استیج کت‌واک بود.
بغلش کردم. پالتویی که براش خریده بودم تنش کرده بود. پالتوی سبز کوتاهی که تا روی کونش رو میپوشوند. همین اول کار من رو حشری کرده بود. گفتم:« خدا لعنتت کنه بریم دستشویی من این کیرم رو جابجا کنم!»
گفت:« اگه زن بودی الان شالتو مینداختی رو ناحیه تناسلی‌ات! میبینی چه مؤدب شدم؟ روز سوپر گی عقدم علی بهم گفت دیگه سه کاف تعطیل! مثل نویسنده‌های محجوب شهوانی حرف میزنی وگرنه خودم میام از سقف آویزونت میکنم! منم بهش خندیدم و گفتم مگه نمیدونی من بی‌دی‌اس‌ام دوس؟ منو از آویزون شدن نترسون.»
دستش رو فشار دادم تو دستم. گفت:« اون بالا سرد نشه احسان.

داستان های شهوانی

فیلم گی پسر گی کم سن فیلم سوپر گی داستان گی گی سکسی فیلم سکس گی فیلم سکسی گی فیلم گی ایرانی سکس گی ایرانی فیلم گی

From:
Date: November 19, 2022