کس خوری میخوام کوسمو خیس کنی
کس خوری لبهای گوشتی و سکسی با دامن بالای زانو که وقتی مینشست رون های پاش می افتاد بیرون. پرسیدم خانواده کجان گفت رفتن شمال. یه کم حرفهای معمولی زدیم که بچه ها کم کم پیداشون شد. دیگه مهمونی راه افتاده بود و بچه هایی که اهل مشروب بودن حسابی سرشون گرم شده بود، خصوصاً آیناز که خلاف سنگین دخترهای جمع کس خوری بود و مشروبهای پدرش رو قطار چیده بود واسه بچهها. نشسته بودم و مشروب خوردن و رقصیدنش رو جوری که تابلو نشه نگاه میکردم و یاد همهی قرارهای نافرجاممون بودم.وسط بزن و برقص تو تاریکی رفتم کنارش ایستادم، گفتم خوش میگذره؟ گفت عالی هستید و یهو بی مقدمه گفت با حمید بهم زدم تعجب همهی وجودم رو گرفت. اولین بار بود اسم کسی دیگه رو می شنیدم ازش. بدون فکر گفتم خوب کاری کردی از بقیه زندگیت لذت ببرهم شنگول شدم از اینکه اینو بهم گفت هم تعجب کردم.خلاصه یهو انرژی گرفتم و تا آخر مهمونی کس خوری حسابی زدیم و رقصیدیم و خصوصاً دو تا آهنگ آخر با آیناز با هم رقصیدیم. سینه رو میلرزوندیم و من با خیال راحت زل زده بودم بهش و شاد و شنگول بودیم.
سر سرخ کیرو لای کونش گذاشتم
دور کیرم حلقه بود
بجمب تا بابام اینا نیومدن تو وجودم انگار آتش گرفت، نه ناز میکرد نه عشوه و ادا، بهم گفتم بجمب کار رو تموم کن. هر چی کس خوری تردید و خجالت تو وجودم بود یهو کنار رفتاز روی مبل بلندش کردم و زیپ لباسش رو سر دادم پائین… چه بدنی… یه سوتین دکولته و نازک اون زیر تنش بود با یه شرت لامبادا. پس این بود که خط شرت از زیر دامن معلوم نبود. دوباره بغلش کردم و دیوانه وار شروع کردم مالیدن و بو کردنش، خجالتم هم کنار رفته بود دیگه شهوتم رو در حد اعلا داشتم نشونش میدادم.اونم چشماش خمار بود و با شهوت نگاهم میکرد. نشسته بودم روی مبل و اونم روی پام نشسته بود. دست بردم زیر سینه هاش و سوتینش رو سریع درآوردم، سینه هاش نه چندان بزرگ ولی بسیار خوشگل بود, حدوداً رسایز ۷۰. شروع کردم خوردن سینه اش و اون یکی دست رو بردم تو شرتش.. باسنش رو می مالیدم و اونم شروع کرد دکمه های یقه ام رو باز کردن، تو گوشم دوباره گفت بجمب گفتم دوست داری باهات چیکار کنم، کس خوری آروم تو گوضمم زمزمه کرد هر کاری دوست داری.دوتایی شروع کردیم تند تند دکمه های پیرهنم رو باز کردن و به سرعت شلوارمم درآوردم، اینقدر تحریک شده بودم که سر کیرم از شرت زده بود بیرون و وقتی آیناز دید دستش رو مالید و با شهوت گفت چه چیز حسابییه داشتم بال درمیاوردم سریع شرت رو هم درآوردم و آیناز کیرم رو گرفت دستش بی خجالت و با شهوت نگام میکرد تو دلم میگفتم امشب شب منه پسر. داشت کیرم رو برانداز میکرد که آیناز رو نگاه کردم و با شهوت گفتم میدونی چقدر تشنهی توئه؟ گفت جووون کس خوری و یه چشمک زد بهم و شروع کرد بوسیدن کیرم. واای نزدیک بودم به آرزوم و داشتم منفجر میشدم. دوباره جرأتم رو جمع کردم و آروم با چشمک بهش گفتم بخورشبی هیچ حرفی فقط یه چشمک زد و سر کیرم رو کرد تو دهنش عجب لذتی داشت پسر چقدر منتظر این لحظه بودم. و باورم نمیشد که اینقدر راحت و بی خجالت داشتیم با هم حال میکردیم. با دل و جون داشت ساک میزد، همونجوری که بارها تصور کرده بودم. لبهای قشنگ و کلفتش دور کیرم حلقه بود و داشت ساک میزد. دستاش رو بردم پشت کمرم و واقعاً عین پورن استارها کس خوری شروع کرد برام ساک زدن، محکم و عمیق حسابی حرفهای بود. حسابی کیرم خیس شده بود و اونم با لذت میخورد رژ لب تیرهاش لبهاش رو سکسی ترم کرده بود و منم داشتم از این لحظه حسابی لذت میبردم و یه کم کیرم رو فشار دادم تو حلقش یه صدایی درآورد و اومد عقب و خندید گفت دهنم خسته شد بلندش کردم و شرتش رو سریع درآوردم یه کس خوشگل و ریزه میره عین خودش. و دوباره گرفتمش تو بغلم خودش رو یه تکون داد نشست روی کیرم. یه لحظه یه فکری اومد تو سرم که بدون کاندوم خیلی خطرناکه، بهش گفتم نمیترسی بی کاندوم بریم سر اصل مطلب؟ گفت دوتامون عین همیم نترس… نفهمیدم منظورش رو، ولی بیخیال شدم و آروم با دستم هدایت کردم تو کسش اوووف چه لحظه ای بود. و چقدرم حرفهای سکس میکرد. شروع کردم خودمو تکون دادن اونم خودشو بالا پائین میکرد کس خوری .یه بار از یه دوست بسیار خانوم بازم شنیده بودم میخوای دیر ارضا بشی به چیزهای مختلف فکر کن، حتی به اینکه داری گناه میکنی.سعی میکردم فکرم رو منحرف کنم و چشمم به ساعت بود. ساعت یک شده بود و منم نگران از رسیدن خانوادهاش دلم میخواست با تمام کس خوری هیکل برم تو کسش
دور کیرم بود
نشوندمش و گفتم برگرد، با خنده گفت از پشت نکنی، گفتم اینقدر تو کفات بودم که هنوز از کسات سیر نشدم. کونش رو راحت داد بالا و منم آروم فرو کردم به کسش. آهی کشید و خودشو فشار داد عقب، اینبار به نظرم کسش تنگ تر هم میومد شروع کردم آروم تلمبه زدن داشتم نهایت لذت رو میبردم. یه لحظه آروم کردم و تا ته فرو کردم تو کسش، خم شدم در گوشش گفتم جیگرم حال میده بهت؟ با چشمهای بسته کس خوری سرش رو تموم داد و گفت سفت تر. خدای من این از منم حشری تربود. شروع کردم محکم و عمیق تلمبه زدن، کونش جلوی چشمم عین ژله میلرزید و آینازم ناله میکرد نمیدونم چقدر تلمبه زدم ولی حسابی عرق کرده بودم. یهو آیناز گفت بسه. خم شدم روش و نگام کرد و گفت بغلم کن کیرم رو درآوردم گرفتمش تو بغلم،و دوباره لب و نوازش کس ناز آیناز، انگشتم تو کسش بود باورم نکردنی بود ولی واقعاً داشتیم بدون خجالت و با وقاحت تمام سکس میکردیم… بهش گفتم دوست داری کجا ارضا بشم؟ همینجوری مستانه زمزمه کرد رو صورتم. دیگه رو مبل نمیشد ادامه داد، گفت بریم تو اتاقم. همون جوری بلند شدیم و رفتیم تو اتاقش، جلوم راه افتاد و کونش میرقصید چراغ رو روشن کرد، نشستیم لب تخت و گرفتمش تو بغلم، دستم رو انداختم دور کمرش، و خوابیدیم. از ته دل شاد بودم که دارم تو اتاقش کس خوری و روی تختش میکنمش. دوباره کیرم رو هلدادم تو کسش و لب رو لب شروع کردم تلمبه زدن با هر ضربه یه آه کوتاه میکشید. با دست چپ میزدم روی باسنش و چنگ میزدم به تنش باسنش خیلی بزرگ نبود. محکم دستم رو گرفته بودم و لپ کونش عین دستگیره تو دستم بود. انگشتم رو بردم دم سوراخ کونش و شروع کردم باهاش بازی بازی کردن،
انال آنال سکس دانلود فیلم سکسی خشن سکس ایرانی خشن سکس زوری خشن سکس خشن گروهی فیلم سکس خشن فیلم سکسی خشن فیلم سکس زوری سکس زوری کلیپ سکسی
One thought on “کس خوری میخوام کوسمو خیس کنی پرسیدم خانواده کجان گفت رفتن شمال”