سکس ترکی 26 سالمه داستانی براتون می نویسم مال یه سال پیشه قیافه نسبتا سکس تو مسافرت ترکیه

0 views

سکس ترکی نسبتا جداب و خوشگلی دارم به همین

سکس ترکی خاطر چند مورد دختر خوشگل زمان دانشگاه می تونستم تور کنم ولی اون موقع ها احمق بودم و اعتماد به نفسم هم پایین بود بنابراین برخلاف میل باطنی نمی تونستم.

ارتباط برقرار کنم الان هم که یا کسی نیست یا اگرم باشه پا نمی ده خلاصه اینو بگم که من با سکس و این چیزها خیلی زود آشنا شدم فک کنم 10 سالگی داستان سکس مادر.

دلیلشم به خاطر یکی از فامیلا بود که جلوم جلق می زد و… ماهم از همون موقع جلقو شروع کردیم و خیلی در هوای کس بودیم سالها می گذشت و ما همچنان در آرزوی کس بودیم سکس ترکی.

جلق می زدیم تا اینکه بالاخره صبرم تموم شد می خواستم هرجوری شده برای یه بار هم که شده سکسو تجربه کنیم تا راحت شیم بنابراین تصمیم گرفتم برم ترکیه .

البته قبلا هم رفته بودم ولی سکس نکرده بودم توی یکی از شهرهای ترکیه با یه نفر دوست شده بودم که از من می خواست براش زن ایرانی.

پیدا کنم اونا فک می کنند زنای ایرانی خیلی خانواده دوست اند و به شوهر خیانت نمی کنند و از این چیزا سکس ترکی حتی یکی بود میگفت عاشق یه دختر ایرانی تو شبکه های مجازی.

شدم و به خاطرش یه هفته دیوانه شدم و رفتم تیمارستان بس که خوشگل بود بدبخت فکر کرده بود عکس پروفایلش واقعا عکس خودش بوده سکس ترکی ….

پسر صاحب هتلم می گفت شما مردای ایرانی خیلی لاشی هستین زنای

به این خوشگلی دارین و باز می رید دیسکو بگذریم خلاصه ما با این دوستم که قبلا گفتم آخر شب قرار گذاشتیم بریم دیسکو که چند کیلومتر با شهر.

فاصله داشت راستش من یه ذره استرس داشتم خلاصه رسیدیم دیسکو که ایرانیای دیگه ای هم بودن اونجا سالنی که ما رفتیم خیلی شلوغ نبود یه.

آهنگ ترکی گذاشته بودن و دخترا اون وسط می رقصیدند که البته خیلی رقصشون زیبا بود محو تماشای این جک سکس ترکی و جنده ها بودیم که یه دختر خوشتیپ.

بلوندی اومد تو که من به دوستم گفتم اینو می خوام اونم می گفت صبر کن اخر سر یکی را بلند کنیم ببریم سكس الطالبة الفاشلة.

مثل گذشته ها پیشونیم رو روی پیشونیش گذاشتم.سرم رو آروم به چپ و راست میچرخوندم تا بینیم با بینی پریا برخورد کنه همیشه.

وقتی این کارو میکردم خنده اش میگرفت.اینبارم مثل قدیم کمی خندید… خیلی دیوونه ای محمد میدونستی؟؟!!

انگشتم رو روی لباش گذاشتمو گفتم

-هیس!!چیزی نگو لطفا!!!

خونه یه چند تا جوون اون طرف تر نشسته بودند که این دختر خواستندرفت یه چند سکس ترکی

دقیقه ای با اونا صحبت کرد و سیگار کشید ولی بعدش برگشت مثل اینکه باهم به توافق نرسیده بودند بعدن که ازش پرسیدم گفت بو می دادند اینم بگم یه.

دختری هم بود که به عنوان کس کش اون وسط ایفای نقش می کرد و هی می اومد می گفت کسی رو نمی خوای؟ دوستم به اون دختر ایجنت گفت اونم.

به دختری که در بالا اشاره کردم و حالا دیگه برگشته بود سر جاش گفت دختره هم پاشد اومد میز ما و بلافاصله ابجو و سیگارو گارسون برامون اورد دختره.

اهل باکو بود و لیسانس فیزیولوژی اون طور که من فهمیدم داشت و به دلیل درامد پایین به جندگی روی آورده بود که انصافا شغل پردرامدیه برای یه دختر سکس ترکی.

خلاصه بعد از تموم شدن سیگار و گرفتن پولش دوتایی رفتیم تو یه اتاق داخل اتاق سکس ترکی

که شدیم اون بلافاصله شروع کرد به دراوردن لباساش منم به دنبالش لباسامو دراوردم با اینکه کیرم شق شده بود ولی نمی دونم چرا کلا تمرکز نداشتم.

و حس شهوتم بالا نمی اومد اون شروع کرد به لب گرفتن سکس ترکی و با دستش کیرمو گرفت بعدش بهم گفت بار اولته منم گفتم اره خلاصه یه چند بار از هم لب.

گرفتیم ولی من اون لذتی که فکر می کردمو نداشت شاید به خاطر این بود که ما همو نمی شناختیم شایدم عوارض جق بیش از حد خلاصه بعد از لب گرفتن بهش.

گفتم بخوابه اونم به پشت خوابید یه دستی به کسش زدم اونم گفت زود باش بکن تو من کیرمو گذاشتم لب کسش و فشار دادم تو خودم هم روش خوابیدم سکس عاشقانه.

نمی دونم یه بار تونستم تلمبه بزنم یا نه که ابم اومد و ریختم تو کسش بعدشم یه حس و حال عجیبی داشتم که البته زود برطرف شد سکس ترکی.

صورتش رو وسط دو تا دستام گرفتمو اشکاش رو پاک میکردم

چند ثانیه ای توی چشماش خیره شدم.معصوم ترین چشمای دنیا…خیلی آروم لبام رو روی لبای داغش گذاشتمو با تمام وجودم از گذر زمان لذت میبردم آخ که چقدر.

دلم واسه این لب ها تنگ شده بود…لبایی که اولین بوسه زندگی رو بهم هدیه داده بودن و من فقط میخواستم تا آخرین لحظه زندگیم تا آخرین نفسم از این .

لب ها کام بگبرم حتی اگه آخر زندگی من همین لحظه بود دیگه چیزی نمیخواستم…اونایی که تجربه ش رو دارن شاید باهام موافق باشن که عشق اول رو اگر تکه تکه ش کنی.

یا بسوزونی یا به بدترین شکل ممکن چالش سکس ترکی کنی هیچوقت رده پاهاش از روی قلبت پاک نمیشه…

قدم گذاشتن به وادیِ بهشت برای من بیشتر از چند لحظه نشد سكس جماعي ثلاثة

پریا سرش رو عقب کشیدو صورت خیسش رو با آستینش خشک کرد.در حالی که هراس برش داشته بود بهم گفت.

من دیگه باید برم واقعا ازت معذرت میخوام.لطفا امشب رو فراموش کن.من آدمی نیستم که بخوام با زندگی یه دختر دیگه بازی کنم.تو رو خدا ببخش…

اینقدر سریع و با ترس حرف زد و بعدم رفت که من فقط خشکم زده بودو حتی توان فکر کردن و جواب دادن بهش رو نداشتم…

اون فقط دورتر و دور تر میشد و من موندم و هزار تا سوال بی جواب…

یک هفته به سرعت باد گذشت و من هر شب

به امید اینکه دوباره پریا رو ببینم به اون پارک رفتم اما دیگه خبری ازش نشد.سعی کردم تلاش کردم اما انگار نخواست تا دوباره من رو ببینه و حرفام رو بشنوه.

منم بدون شنیدن حرفاش باید چیکار میکردم؟؟؟

از طرفی فکر میکردم که من قرار بود به غزاله چی بدم؟؟؟توی زمونه ای که حتی عاشقا وقتی با هم ازدواج میکنن بعد چند صباح زندگی مشترک از هم خسته میشن جوردی ال نینو پویا.

و به تیپ و تاپ هم میزنن من قراره واسه سکس ترکی دختری که اصلا احساسی بهش ندارم چیکار کنم.بیشتر از اینکه واسه خودم ناراحت باشم واسه غزاله ناراحت بودم که داشت قربانی خود خواهی مادرم میشد.

گاهی وقتا آدم توی شرایطی قرار میگیره که نه راه پَس داره نه راه پیش.نه میتونستم به پریا دسترسی پیدا کنم نه میتونستم به خانواده م پشت کنم…

مراسم عقد و عروسی برگزار شد تقریبا مطمئن بودم که پچ پچ های مهمون ها به خاطر حال غیر طبیعی من بود.اینقدر مشروب خورده بودم که نصف بیشتر مراسم توی چُرت بودم.به هر شکلی بود مراسم تموم شد.

سكس سوري فیلم سکس عراقی نيج عراقي سکسی عراقی سکس عراقی سكس عراقي سكس قطري سکس برزیلی سکسی هلندی سیکسی افغانی

ماساژ سکسی

سکس ترکی gif
سکس ترکی gif
سکس تو ترکیه gif
سکس تو ترکیه gif

Geiler blonder Deepthroat Fick