سکس با پیرزن همسر حشری من با سوراخ دلچسب همسایه حالت نگه داشتم و فقط خایه

0 views

سکس با پیرزن همسر حشری من با سوراخ دلچسب همسایه

سکس با پیرزن فتانه غور میزد و از کف پاهای آیدا میخورد.سمیرا هم داشت کف پاهای مهدیه رو تمیز میکرد و میلیسید.این مجرا حدود 3 ساعت طول کشید و سمیرا و فروزان و فتانه وقتی داشتن میرفتن آیدا رو حسابی تهدید کردن و گفتن که حالش رو میگرین.آیدا به مهدیه و دوستاش گفت که فردا صبح ساعت 8 اینجا باشین که نوبت فاطمه همسایمون و دخترشه!!!!
اون ها هم قول دادن که 8 صبح بیان.شب شد و دیدم آیدا پاهاش رو بدون جوراب کرده توی سکس با پیرزن کفش های اسپرتش و باهاشون خوابید.صبح شد و دوستای آیدا اومدن.فاطمه هم ساعت های 8:30 اومد.من مثل همیشه از بالای اتاق داشتم نگاه میکردم و مواظب بودم کسی متوجه نشه.فاطمه و دخترش اومدن دمه دره خونه و وقتی دوست های آیدا رو دید خواستن فرار کنن که دوست های مهدیه سریع گرفتنشون.بیتا دختر فاطمه شروع کرد به التماس کردن ولی آیدا که خیلی از دستش عغده داشت بیتا رو خوابوند روی زمین و کفش هاش رو که از دیشب در نیورده بود در اورد و گذاشت روی صورت بیتا!!!!بیتا رو میدیدم که داره دست و پا میزنه و میگه:وااایییی…..چه بوی گندی……چه بوی عرق کف پایی……اوففففف……آیدا تو یه عوضی جنده هستی…….اوممممم….اوفففف……
بیتا خیلی داشت تقلا میکرد و زیر کف پاهای زنم خفه میشد!اخه فکر کنید از دیشب پاهای زنم توی کفش بودن و عرقی بودن سکس با پیرزن همون موقع از کفش دراورده و گذاشته روی صورت یه دختر بیست ساله!!!!!پاهایی که خیلی عرقی بودن و بو میدادن!!!!در این بین فاطمه هم داشت کف پاهای مهدیه و دوستاش رو به نوبت میخورد و میلیسید!

همسر حشری من با سوراخ دلچسب همسایه

سکس
کیرم با سوراخ کونش فاصله ای نداشت
بدون مقدمه روسریشو از سرش کشیدم
شوع کردم به ماچ و بوسه اوایل امتناع میکرد ولی کم کم شل شد وهمراهیم میکرد یکی یکی لباساشو کندم و باتعجب به تک تک اعضای بدنش نگاه میکردم تو خوابمم همچی صحنه هایی رو تصور نمیکردم دیگه رسیده بودم به شرت و سوتین که گفت نه امیر من دختر خالتم خجالت بکش اینکارو بامن نکن که بخودم اومدم و از روش بلندشدم اومدم که از اتاق بزنم بیرون صدام سکس با پیرزن کردو دوباره نشستم پیشش اومد ک لباساشو تنش کنه این دفه با عزم راسخ پریدم روش و با یک دست لباسامو از تنم در میاوردم و با دست دیگه میمالوندمش و قربون صدقه بدنش میشدم و دیگ کاملا جفتمون لخت بودیم و اون فقط تقلا میکرد خودشو از زیر هیکل درشت من بکشه بیرون
کم کم ک دیگ دست و پا زدنش تموم شد کیرمو تنظیم کسش کردم و تاقبل اینکه پشیمون بشم فشار دادم توکس داغش و چنان اوفی گفت که هنوزم صداش تو مغزمه تا بحال کسی به اون تنگی نکرده بودم چون بچشو سزارین کرده بود کسش هنوز فرم خودشو از دست بود
یک دوسه دقیقه کیرمو تو همون حالت نگه داشتم و فقط خایه هام از کسش بیرون مونده بود
سرمو بردم کنار گردنش و گفتم بخدا فقط همین دفعه اس دیگ تکرار نمیشه پس بیا حال کنیم و بعدش سکس با پیرزن انگار چیزی اتفاق نیوفتاده اونم فقط سرشو داد پایین و هیچی نگفت منم شروع کردم به تلمبه زدن تو کسش کم کم کیرم لیز شدو راحت میرفت و میومد منم از شدت گرمای بدنامون و نعشگی خیس عرق شده بودم و به هرجای بدن اونم دست میزدم همین طوری بود یکم که لذت این این پوزیشن برام عادی بود پاهاشو دادم سرشونم و یک نیم نگاهی به کس کوچولو موچولوش انداختم و دوباره هل دادم توکسش اونم سرشو برگردونده بود به یک طرف چشماشو بسته بودو لباشو جمع میکردو نمیدونم در حال لذت بردن بود یا درد کشیدن صدای برخورد خایه هام به کونش منو به خودم آورد که کل قصد من گاییدن کونش بوده از کسش کشیدم بیرون و بهش گفتم بیاد لب تخت و چهار دست و پایی کنه منم پشتت ایستاده منتظربودم از آینه دراور خم شدن اون کونو بسمت خودم دیدم و کیرم که با سوراخ کونش دیگه سکس با پیرزن فاصله ای نداشت یک نگاه قهرمانانه به سرتا پای خودم انداختم و بعد از تحسین خودم دوباره کیرمو گذاشتم روبروی کسش که هر کار میکردم نمیرفت تو نمیدونم چراازش خواستم سرشو کاملا خم کنه و کمرشو بده سمت داخل تا کس و کونش کامل باز بشه سمتم یکم با تف سر کیرمو که داشت از شدت شهوت میترکید خیس کردم و بزور جا دادم تو کسش و چون حالت باحالی بود بعد هر ده تلمبه کیرمو کامل میکشیدم بیرون و دوباره تاخایه جا میکردم که یکبار بعد اینکه کشیدم بیرون کلی هوا از کسش روی کیرم خارج شد که برای همه این موقعیت رو آرزو میکنم چون منو به اوج آسمون سکس با پیرزن رسوند با خودم گفتم امیر دیگ نوبت کونه

کوس تنگ حشری از رو جوراب میده

آبت زود بیاد برات ساک بزنم
بایک شصتم کمی از کرم های زنم مالوندم در سوراخ کونش هراسون برگشت گفت چکار میکنی گفتم فقط میخام باهاش بازی کنم بعدش همینطور که مشغول تلمبه زدن بودم گفتم سکس با پیرزن عفت تا کیرم نره تو کونت نه آبم میاد نه تو میتونی ازینجا بری اونم ناله میکردو نفس نفس زنان میگفت تابحال ندادم و میترسم و بهش گفتم من تاشبم تو کست تلمبه بزنم خبری نمیشه فقط تو دیرت میشه در همین حین گوشیش زنگ خورد که شوهرش بود طفلک فقط میخاست سکس با پیرزن گریه کنه ولی از ترس که تابلو بشه گفت یه لحظه نکن تا من جوابشو بدم منم از ترسی که نخاد از زیرم در بره گفتم باشه تو کست نگه میدارم تو جواب بده که زنگ اولش تموم شد دوباره بعد دو دقیقه تماس گرفت اینم جواب داد
شوهرش گفت چرا صدات اینجوریه
گفت تازه از خواب بیدار شدم
بهش گفت من تا یک ساعت دیگه خونم حاضر باشی که بریم دنبال بردیا بعدشم ناهار بریم خونه بابام گفت باشه حاضرم بیا و قطع کرد
و روشو برگردوند طرفم که خواهش میکنم امیر بزار برم گفتم که خونتون نزدیکه بزار آبم بیاد بعد میری گفت تورو خدا یه دفه دیگ میام بازم منم گفتم دفه بعدی در کار نیست و خودم نمیخام سکس با پیرزن گفت چکار کنم آبت زود بیاد برات ساک بزنم؟

سکس با دکتر سکس با زن عمو سکس با مربی سکس با زیر نویس سکس با عمه سکس با اسب سکس با زیر نویس فارسی سکس با خاله سکس با سگ سکس با حیوانات سکس دختر خوشگل جق زدن