سکسی عمه کیر داراز واسه کوس خوب دوست داشت دراز بکشه وو بکنیش

0 views

سکسی عمه کیر داراز واسه کوس خوب

سکسی عمه گذاشتم تو دهنم ، واااااای که عجب کیری، همون لحظه عاشقش شدم، یه کیر 18 سانتی و کلفت، با ولع هرچه تمام داشتم میخوردم اونم تمام تلاششو داشت میکرد که هم خودش هم من نهایت لذت رو ببریم ، با دستش موهامو نوازش میکرد و کیرشو محکم میکرد تو دهنم ، هر از گاهی هم یکی میزد تو گوشمو قربون صدقم میرفت، لامصب دقیقا طوری که دوست داشتم داشت رفتار میکرد، هر لحظه بیشتر داشتم عاشق کیرش میشدم دلم نمیخواست آبش بیاد، تا یهو کیرشو دراورد و گفت دم دستمون دستمال نیس چیکار کنم، اینبار من یه لبخندی بهش زدمو کیرشو بازم گذاشتم سکسی عمه تو دهنمو، چندبار سفت بالا پایین کردم تا آبش با فشار ریخت تو دهنم، کیرشو اوردم بیرون دهنمو باز کردم ابشو نشونش دادم و بعدم قورتش دادم، میلاد که یه بار دیگه از تعجب دهنش باز مونده بود یهو گفت تو کجا بودی تا حالا قربونت برم الاهی ، گفتم مهم نیس تا حالا کجا بودم، مهم اینه که از الان به بعد هستم،
سلام ساسان هستم 35ساله متاهل تا الان سکسی عمه داستان ننوشتم اگر توصیفم خوب نبود ببخشید،
من پسر کوچیک خونوادم و با قبلیا اختلافم زیاده، یه پسر خواهر دارم به نام ارشیا اونم الان متعهله یک سال ازم کوچیکتره
زیاد خوش ندارم از خودم تعریف کنم فقط درحدی سکسی عمه که بدرد شما بخوره
(داستان من مال زمان مجردیمونه)

من و ارشیا خیلی مچ هستیم اون بهم میگه دایی ساس.. اونقدر که هرجای زندگی گذشته و حال پشت هم بودیم و هستیم، دوران مجردی ما دوتا خیلی شلوغه.. هر دو مشغول کار بودیم و دنبال تفریح کوه، اسکی شکار مسافرت و… من اون زمان از دبی قطعه استوک ماشین میوردم اصفهان اون کار قمار بازی بود ولی سکسی عمه سودش عالی.. ارشیا بیشتر تو شهر بود تو کار خرید و فروش و من بیرون.. ولی هرجا بودیم آخر هفته ها اکثرا با دوست دخترامون یه برنامه میچیدیم دورهم بودیم
ارشیا یه دوست دختر داشت به اسم دنیا

یه دختر تو پر پولدار که بینهایت داغ بود عاشق سکسی عمه کون دادن بود و اینکه توش خالی بشی
تو سه چهار سالی که اینا باهم بودن
هر وقت تو خونه بودیم اول باید میرفت یکیشو به ارشیا سکسی عمه میداد خیلی حشر داشت این دختر
من چهار پنج بار باهاش تنها شدم و خوب…
تو سکس دوست داشت دراز بکشه وو بکنیش البته توهم دراز بکشی روش
حتی وقتیم شوهرکرد با ارشیا یک سالی باش و میرفت سکسی عمه خونه خودش میکردش و به من میگفت این دختره کونی الانم که اوپنه دوست داره اول کونش بزاری و بعد کوسو بکنی

دنیا اینا مهاجرت کردن و رفتن استرالیا..
اینکه الان بیشتر از ارشیا وو دوست دختراش میگم چون مقدمه داستان من مسیرش به سمت اونه
بعد از دنیا ارشیا یک سالی دوست فاب نداشت و با یه دوست سکسی عمه دخترای سابق من ریخته بود روهم و هرباری میرفت باهاش حال میکرد
تا اینکه توسط نامزد یکی از بچه ها با یه دختر شمالی آشنا شد که باهم همدورهء کالج زبان بودن
نیوشا… یه دختر سفید قد بلند گوشتی با موهای بور و چشمای سکسی عمه قهوه ای که نزدیکای رامسر زندگی میکرد فکنم دوسالی از ارشیا کوچیکتر بود
اوایل واسه هم عکس میفرستادن و تلفنی همش تو حلق هم سکسی عمه.. من اولین بار که عکس این دختره رو دیدم یربع فقط تماشا میکردم و تو کف استایل دختره بودم اون واقعا یه خوشکل بود
.
بعد از یکی دو ماه پایش جور شد با ارشیا رفتیم شمال پاییز بود فکنم اواسطش
تو ویلای یکی از بچه ها نشتارود، بهشون نزدیک سکسی عمه بودیم
اولین بار قرار شد غروب باهم لب دریا برن ولی بارون نزاشت قرار شد نیوشا با ماشین بیاد دنبال ارشیا تا برن یه کافه ای جایی
شب وقتی رسید دم ویلای ما از ماشین پیاده شد و سلام الیک. سکسی عمه ارشیا رفت باهاش دست داد جفتشون هیجان زده بودن چند کلمه ای یواش باهم حرف زدن و خندیدن یه حالت خجالتی تو چهره جفتشون بود بارون داشت خیسشون میکرد ارشیا به نیوشا گفت ایشونم ساسان داییمه منم تلفنی باش حرف زده بودم خودشم مثل صداش خواستنی..
اومد سمت من ولی من پیش دستی کردم و رفتم سمتش باهم دست دادیم
دستای کوچیکش سرد بود بهش گفتم بیاید زیر سقف که خیس سکسی عمه نشید اومد وایساد پیش من ارشیام اومد.. من تو صورتش نگاه میکردم و کاملا میفهمیدم خجالت و استرس صورت درشت سفیدشو صورتی کرده
یه تیپ سفید زده بود و شال سفید موهاش گندمی بود و زیر مانتوی کوتاه بازش یه بلوز کلکی نازک قرمز که سینه های درشتش توش خودنمایی میکرد
چشمای کشیده قهوه ای روشنش دیوونت میکرد واقعا زیبا بود
ارشیا قدش 182تاست کنار اون نیوشا چهار پنج سانت سکسی عمه کوتاهتر به نظر میومد
چندقه که وایساد دستشو دراز کرد به سمت من و گفت ما با اجازتون بریم
دستاش الان دیگه یخ زده بود
گفتم آره برید تا دیرتون نشه
رفت سمت ماشین از عقب راه که میرفت دلت میخواست کیلومترها سکسی عمه پشت سرش پیاده راه بری انقدر که اون پاهاش تو شلوار سفید چسبونش خوش حالت بود
ساعت حدودای شش و نیم بود رفتن
منم پای تلویزیون با دوست دخترم حرف میزدم از بس تو خماری سیگار کشیدم کف کردم
یازده و نیم ارشیا زنگ زد پرسید چیزی نمیخوای سکسی عمه من سر کوچم…

منتظر بودم بیاد ببینم چی شد..
وقتی اومد لباساشو در اورد نشست پای شومینه گفتم سکسی عمه بنال مینیم چ خبر..
گفت بابا این دختره خیلی ناز داره گفتم چطور گفت تو این چند ساعت من فقط دستاشو لمس کردم ولی نگامو نمیتونستم ازش بردارم لباش چشاش
از شق درد سرم درد گرفته
در اومده میگه من فقط تو مکانهای عمومی میتونم ببینمت سکسی عمه اینو که گفت زدم زیر خنده گفت چه مرگته
گفتم بابا صبرکن کم کم قوره حلوا میشه اولش ترشه خوب خره..
قرار شده بود فردا ببینه موقعیتش چجوریه و تلفنی سکسی عمه قرار بعدیو باهم بزارن

پوزیشن سکس آموزش سکس کص لیس کس لیس کس داغ سکس محارم داستان سکسی محارم سکسی آفریقایی سکس سیاه پوست کوس بزرگ