سکس‌مادر فرو کردن در سوراخ کوس در فضای باز

0 views

سکس‌مادر فرو کردن در سوراخ کوس در فضای باز

سکس‌مادر آیدا با همون زن عموش و دختر خالهاش هم زیاد رابطه خوبی نداشت و خیلی چشم و هم چشمی داشتن!نمیدونم چرا اون ها رو دعوت کرد که بیان و ماجرا رو بفهمن.خلاصه ده دقیقه ای الهه و دخترخاله هاش باهاش صحبت کردن ولی آیدا کوتاه بیا نبود!زنگ خونه به صدا در اومد و فاطمه و دخترش اومدن توی خونه.زن عموی آیدا به عنوان بزرگتر(سی و پنج ساله)از فاطمه و بیتا هم خواست که با آیدا آشتی کنن و تمومش کنن.فاطمه به الهه و فاطی و فایزه گفت:اول خوده آیدا شروع کرده بود با اون دوست های جندش!من از شما میخوام درسی به آیدا بدین تا دیگه دست از این کارا سکس‌مادر برداره!الهه هم گفت:
نیم لاس و چشم چرانی
تابستان ۸۷ بود که بنگاه از حومه شهر زنگ زد و خبر داد که برای آپارتمان ۵۰ متری من یک مستاجر دو نفره پیدا کرده، با فرض اینکه مستاجر یک زن و شوهر است و مشکلی از باب اعتراض همسایگان پیش نمی آید طبق زمان اعلام شده از سوی بنگاه، حاضر شدم و چند دقیقه بعد چشمم به جمال مستاجر جدید روشن شد؛ پیرزنی که به نظر ۵۰ ساله سکس‌مادر می آمد اما شناسنامه اش ۴۰ ساله حسابش می کرد. نفر دوم هم به گواهی پیرزن دختر ۱۰ ساله اش بود؛ آنهم احتمالا با آغاز سال تحصیلی پیش پدر و خواهرانش در شهرستان خواهد رفت که نرفت؛ قیافه اش به اندازه ای پیر بود که همسایگان فضول آپارتمان نتوانند به مطلقه بودنش گیر بدهند؛موقع چک و چونه زدن، صمیمانه التماس می کرد و همین موضوع باعث شد بعد از توافق و راضی شدنش به تخفیف داده شده و امضای قرارداد، تعارفش کنم که تا آدرس فعلیش او را

در ادامه لاس زدن از زیبایی و جوانی پیرزن بسیار تعریف کردم و تاکید که صیغه شدنش با من نه تنها هیچ دردسری ندارد بلکه حالی دوجانبه برای دو طرف است جوابش اما نه امید وصل داشت و نه بیم فراق!! آنروز سرخوش از یکساعت و نیم لاس و چشم چرانی به خانه برگشتم و شب بزمی یکساعته با همسر ۳۰ ساله خودم که الحق بسیار جوانتر و خوشگلتر از مستاجر سکس‌مادر پیر بود داشتم. تا خایه فرو کردن قبل از آب کیر مالی خالی شدن کمر کم تجربه من روزها گذشت؛ مدارس هم باز شد، صبح یک روز پاییزی مستاجر دوباره تماس گرفت اما دیگر شکایتی از مشکلات آپارتمان نداشت و بیهوده و با زبانی پر از شوخی و خنده فقط لاس می زد و احوال می پرسید؛ تازه حدس زدم که بدش نمی آید با بهانه صیغه،به صاحب خانه جدید و بی عرضه اش، کس بدهد تا هم کس خشکیده اش به آبی برسد و هم دستان چروکش به نانی. فورا پرسیدم که جواب پیشنهاد منو ندادی؟ طلبکارانه جواب داد خودت پیگیر جواب نشدی! گفتم الان که پیگیرم جواب چیست؟ با قهقهه ای گفت مشکلی ندارم

گفتم پس همین الان راه می افتم؛ گفت نه دخترم بعد از ظهری مدرسه میره ساعت یک بعد از ظهر اینجاباش! دل تو دلم نبود ساعت ۱۲ ظهر نهار نخورده راه افتادم و یک ربع مانده به ساعت موعود سرکوچه بودم اما پاسخ تلفنش را نمی داد؛ سیگاری کشیدم و دوباره زنگ زدم اما پاسخی نبود؛ دومین سیگار که در حال تمام شدن بود تلفنم زنگ خورد؛ ببخشید حمام بودم بیا! زنگ واحد را زدم؛ بی آنکه سوالی بپرسد در را زد اما باز نشد زنگ دوباره و باز نشدن در و تماس تلفنی و .. صبر کن بیام پایین باز کنم. در حیات باز شد؛ فاطمه با چادر گلی و صورت نمدار دیدنی تر شده بود سریع به سمت واحد راه افتاد جلوتر از من، پاچه های سفیدش سکس‌مادر روی پله ها تا بالای زانو نمایان می شد و چشم من بالاتر از زانو و زیر چادر چیزی از پوشش نمی دید؛ خوشحال از اینکه فاطمه برای سکس تنها شرتی زیر چادرش پوشیده پله ها به سرعت طی کردم. نشستن روی مبل و تعارف چای و آب و رفتن سراغ اصل مطلب: -چیکار کنیم – صیغه رو بخونیم – اول مهریه رو مشخص کن، مهریه با خانمه مدتش که به نظرم دو ساعت کافیه -مهریه رو هم ۵۰ تومن بگیریم -پس بخون: زوجتک.قبلت -حال هر کاری که باهات بکنم حق اعتراض نداری با گفتن این جمله سکس‌مادر به سمتش حمله ور شدم دستش را که به سمت صورتم آورد و سرش را که به سمت خود کشیدم چادر افتاد؛ و یک تن سفید که هیچ پوششی نداشت نمایان شد.

چنان میکی به کیر می زد
من اشتباه می کردم او حتی شرت هم نپوشیده بود؛
لب حسابی و آبداری از پیرزن گرفتم و گوشت سفید کاملا صاف شده اش که جز موی سر، مویی در آن پیدا نمی شد در آغوش گرفتم و در حالی که از ترس افتادن وای وای می کرد او را تا تختخواب تنها اتاق آپارتمان همراهی کردم؛
پایش را باز کردم و کس تازه شسته شده اش را لیس زدم؛ چهره حشریش که چروک پیری سکس‌مادر را بیشتر نمایان کرده بود و التماسش که زودباش بکن توش دارم می میرم، کیرم را به سرحد انفجار رسانده بود، در این وانفسا یاد نبود کاندم افتادم و جواب فاطمه که من لوله ام رابسته ام فقط بکن! کیرم سر از تخم نمی شناخت و راه خانه ارباب را بی توجه به خواسته دل برای ادامه عشقبازی، در پیش گرفت؛ کس پیرزن چنان میکی به کیر می زد که انگار می‌خواست این کبوتر جلد را از تخمهایش جداکند!
حرص و ولع کس در خوردن کیر و چهره شهوانی فاطمه و زبان تحریک سکس‌مادر کننده اش هیچ چیز برای خالی شدن کمر کم تجربه من کم نداشت و بعد از چند دقیقه که آب کیر در عمق کس فاطمه فوران کرد؛ سیل از دره خشکیده پیرزن جاری شد و دایره ای به قاعده یک سینی بر تخت رسم شد.
آری اینجا به جای بلند شدن دود، از کنده سیل جاری شد.
به هر حال پیام این داستان را از یاد نبرید که گاهی در پیرزنان سکس‌مادر لذتی نهفته است که در دوشیزگان نیست.

برازرس
داستان سکسی با مادر میا مالکووا سکسی الکسیس تگزاس سکس یواشکی فیلم سکس ایران داستان سکس مادر سکسی زوری کون دادن کلیپ سکس ایرانی سکس‌امریکایی