ساک زدن فیلم سکسی با مشت کوبید تو تخمم منم الکی تخممو گرفتم

0 views

ساک زدن فیلم سکسی با مشت کوبید تو تخمم منم الکی تخممو گرفتم

ساک زدن زندایی جنده خونه ما داستان از اون جایی شروع شد که دایی کصخول ما اومد خیره سرش زن بگیره (رف جنده گرف)
یه مدت که نامزد بودن میومدن تهران دو سه روز میموندن،اون موقه خودمو میزدم به بچگی و نفهمیدن میمالوندمو،بغلو،تیکه های خفنو فلان،تا دو سه سال بعد که خانوم خانوما جندگیش عود کردو زد.

دهن سوپرمارکت داییمو سرویس کرد(از یه طرف ایل و تبارش که هفتا فقط داداش داش،همه ام آسو پاسو معتاد،از یه طرف مشکل سوراخ کونش که پنج ملیون خرجش کردن تا بتونه برینه و سكس مادر دختر …

چجوری گذاشته بودن درش خدا میدونه) باعث شد داییم مغازه رو ببنده،رف جایی که پنج صب میرف سرکار تا ده یازده شب ساک زدن (البته فک نکنید تا داییم میرف میرفتم خونشون میکردمش نه خخخخ)

من اون موقه تهران بودم،اونام تو یکی از شهرستان ای آذربایجان غربی،تا ایتجا به جق زدنو،دید زدن بسنده میکردیم ، گذشتو گذشت تا کنکور ما فرا رسیدو اونجام چون عاشق.

یه دختره بودم رفتم همون جا مثلا ادامه تحصیل (یه سال کلا موندم)شیش ماه اول که خبری نبود،البته هم من هم خانواده بهش شک کرده بودیم،چون عصر که داییم میومد واس ناهارو میرفت.

اینم فوری میپرید حمومو به خودش میرسیدو بزن بریم ددر … آرایش غلیظو، دیر اومدن خونه او ازینا،یه بار تصمیم گرفتم بیفتم دنبالش که ریدم /: تا سر کوچه رفتم گم شد.

بازم گذشتو گذشت تا اینکه زندایی جنده ساک زدن خونه ما فیلم سکسی با مشت کوبید تو تخمم منم الکی تخممو گرفتم خم شدم.

با داداشش بیرون بود،زنگ زدم داداشش

گفتم فلانی کجایی خبری از نی،گف تو میدونم بیا اینجا،رفتم دیدم بچه رو داده دست داداشه خودش رفته پارک واس لاس زدن،این بدبختم با یه بچه دو ساله وسط شهر مونده سكس مص الزب.

(البته اونجا فهمیدم که خود پوفیوزشم خبر داشته آبجیش جندس)هی زنگ میزدیم خانوم جواب نمیداد زندایی جنده خونه ما،تا یه ساعت بعد که خودش زنگ زد گف بیا پاسگا مارو گرفتن.

سوار ماشین شدیمو رسیدیم ساک زدن پاسگاه،داداشه بچه رو داد دست من گف تو نیا،به کسی ام نگو،همین جا چالش کن،من کسخولم از کجا میدونستم منظورش اینکه تو بیای میفهمن شوهرداره.

اون رف تو من یه چن دیقه موندم بیرون،این بزغاله ام هی زر زد،گفتم برم تو بدم دست ننش،رفتنی مامور گیر داد گف دستا بالا شرتا پایین هرچی داری بریز بیرون.

تو اون هین پرسید بچه اون زنس،گفتم آره،ینی دمش گرم چیزی نگف وگرنه همون جا زن داییه از دستم پریده ساک زدن بود،رفتم تو پاسگا،با بچه.

دیدم خانوم داره زر زر گریه میکنه پسره ام به تخمش نی،البته پسره پشتش به من بود ندیدمش.

زن داییه اومد جلو گف اینو ببر خونه الان میبینن

گفتم کجا برم باو پول ندارم که،داداششم نداشت نکبت،دراورد از نون حلالی که کسب کرده بود یه تراول پنجی داد، دهو نیم شب بود منم گوله اومدم خونه.

تو راه با داداشه هماهنگ میکردیم که چی بگیم لو نره،منم که تو کونم عروسی زندایی جنده خونه ما،چن سال بود تو کفش بودمو داشتم به آرزوم میرسیدم،یه زن بلوند،سفید، ساک زدن یکم خوشگل.

یچی تو مایه ای مریم معصومی،از شما چه پنهون جلوم بدون حجاب بودو سرو وض درس حسابی ای نداشت،مام تا وخ گیر میاوردیم جق میزدیم سکس ورزشی.

من که اومدم خونه دیگه نفهمیدم اونجا چه خبر شد،نیم ساعت بعد من، اومدن خونه،خونه دو طبقه بود،من اومدم پایین نمیدونم غذا بدم چی بدم دیدم زدن داییه زانو هارو بغل کرده با داداشه نشسته.

داییمم اون موقه بالا بود،برگشتنی بهم گف توروخدا به کسی نگو،جان من،قسمو آیه،گفتم خیالت راحت،تو دلم گفتم دهنت سرویسه ساک زدن،داشتم از ذوق میمردم،شب خوابم نبرد خخخخ،فردا صب دیدم صدا در بیرون اومد،نگو دادگاه داشته،ساعت نه رف یازده اینا برگشت،رفتم پایین،نشستیم حرف زدیم چی شد گرفتنتو چه غلطی میکردیو پسره کی بود چی شد،یکم رومون بهم باز شد،به شوخی گفتم خب تو که میخواستی بدی به من می دادی(دقیق یادم نی ولی تو همین مایه ها بود)،البته ازین شوخیا میکردیم،نه دیگه انقد تابلو،خندید چیزی نگفت،جلوم که نشسته ساک زدن بود هی میگفتم دستمو بذارم لاپاش کارو تموم کنم،ولی سوسول تر ازین حرفا بودم،رف لباساشو عوض کرد با یه ساپورت صورتی اومد بیرون،راه پله رو داشت جارو میکردو منم نشسته بودم،هم لذت میبردم هم لاس میزدیم،هی جلوم میچرخید،یه بار سینه رو دید میزدم یه بار کونو،یه انگشتی ام اون وسط شوت کردم ولی نفهمید،یا خودشو زد به نفهمیدن،شمارشو گرفتمو شبام اس ام اس بازی

دیگه خیلی شوخیای لفظیمون زیاد شده بود،رسما صوتی میکردمش

باهم میرفتیم بیرون،باهم میومدیم،البته همیشه به شوهرش میگف کجا میره کجا نمیره،داییمم بعد یه مدت دوباره مغازه رو باز کرد،ولی لباس ریخ توش،زن داییمم میرف مغازه.

یه روز داییم رفت مغازه بغلی،البته زیاد میرفت چون زن داییم بود،منو اون تنها مونیدم تو مغازه،مغازه روبه ساک زدن رویی ام خارکسه چشش فقط تو مغازه ما بود جاکش،مادر قحبه نبود لبه رو ازش گرفته بودم.

خلاصه نشسته بود رو صندلی منم سرپا جلوش بودم،کلا بیس سانت باهاش فاصله نداشتم،ینی در میاوردم صاف میرف تو حلقش سکس چت.

از اس ام اسا حرف افتاد گف پاکشون کردی؟گفتم نه،گف پاکن دیوونه،مامانت اینا میبینن،ینی سر این فضولیه گوشیم با خانواده داستانا داشتیم.

گفتم حالا مونده دیگه،گف نه همین الان پاکن،گفتم نه،دسشو آورد گوشیمو از تو جیبم در بیاره منم هی جلوش قر میدادم،هی ساک زدن دستش میخورد به کیرم منم حاااااال میکردما.

خودشم فهمید خندش گرفتو دستشو کشید،ازون ساپورتش نگفتم،وای،از یه طرفم چشم به روناش بود،داشتم شخم میزدم،خلاصه جرو بحث ادامه داشت،تا اینکه بهش.

برخوردو پاشد یه قدمی تو مغازه زد،منم یکم با فاصله پشتش بودم،رفتو برگشتنی بهم زول زدیم خندید،از جلوم رد شدنی رفتم که لبه رو بگیرم چشم افتاد به اون زن جنده مغازه روبه.

رویی زندایی جنده خونه ما، ساک زدن کلا رو مغازه قفل بود،رفت نشست سرجاش،داییمم برگشت،همین طوری موندیم تا ساعت ده اینا بود.

که مغاره رو بستیم برگردیم خونه،تو راه هی گفتم دستشو بگیرم نگیرم،خلاصه دستمو انداختم تو دستاش اونم گرفت،داشتم میمردم،یکم دستمو تاب داد بد ول کرد خندید منم زدم تو سرش.

رسیدیم دم در خونه داییم رف تو،اینم پشت سرش،منم پشت سرش.

کف دستمو گذاشتم رو کونش یکم حولش دادم،فهمیدم که فهمید

ولی اصلا به روی خودش نیاورد،دستمو برداشتم گذاشتم رو پهلوهاش،حالت قلقلک بهش دس دادو خندش گرف،داییمم یه چپ چپ نگا کرد،منم خفه شدم.

ازون پله ای که بالاتر گفتم داشتم بالا میرفتم یه دستمو گذاشتم رو سینه چپش،بازم انگار نه انگار ساک زدن فک کنم میکردمشم چیزی نمیگف، داشتم میرفتم بالا گف بیا بشین پایین،گفتم ممنون.

گف بیا دیگه خجالت نداره خونه داییته،داییم تو بود،گفتم خفه شو برو دیگه /: (البته زن دایی که میگم فک نکنید سنش بالا بود،کلا سه سال فاصله سنی داشتیم،منم اون موقه نوزده سالم بود)

گفتم بیا یه لحظه بکنم زود آبم میاد،گف خب تف نزن،از زیر آینه یه کرم دراورد گف بگیر،منم گرفتم مالیدم به کیرم،یکم پاهامو باز کردم که کوتاه تر بشمو راحت بکنمش سکس برازرس.

خلاصه گذاشتیم درشو فشار دادیم،یه لحظه لباشو گاز گرف اخم کرد،گفتم چته هنو تو نرفته که،گف خب حالا زودباش تموم کن،والا از بس جق زده بودم مگه دیگه ارضا میشدم، ساک زدن اصن هیچ حسی نداش،نزدیک دو سه دیقه جلو عقب کردمو یکم آبم اومد(دو سه دیقه واسه من خیلی بودا ) ریخ تو کونش،دیگه در حال مرگ بودم،نمیتونستم بکشم بیرون،گوسفند یهو چرخید گف تموم شد،انگار برق 220 کیرمو گرف،گفتم چته وحشی،گف اینم جای تشکرته
خلاصه تا دوروز مث زامبیا را میرفتم،خیلی بیحال شده بودم زندایی جنده خونه ما،خلاصه تو شیش ماه دوم حسابی به آرزوهای ساک زدن دلم رسیدم،بعد یه سال برگشتم به تهران بازم خبر رسید که تو خونه با یه پسره گرفتنش،گفتم عجب جونوریه،این دفه دیگه کل خانواده فهمیده بودن،ننشم بود،داداشاشم همه شون فهمیدن،باباشم فهمید،خلاصه بگا رف،ولی باهاش کاری نکردن،فقط یکم محدودیت،مهریه شو بخشید،گوشیشو گرفتنو،گفتن با چادر باید اینور اونور بریو،آرایش نکنیو ازین حرفا،ما همیشه عیدو تابستون میرفتیم شهرستان،این بار چون لو رفته بود ساک زدن اصلا نمیذاشتن من سمتش برم،یه سال اصن نتونستم بکنمش،بعد یه سال که آبا از آس
یاب افتاده بودو یکم آزاد بود،کم کم رفتم سمتش،بهش نزدیک شدم،گفتم جریان این پسره چی بود،گف هیچی داداشم مواد خریده بود پول نداشت پسره اومده بود با من تسویه کنه،گفتم ینی بهش بدی؟گف نه پولشو میخواستم بدم،فهمیدم اینبار بنده خدا سر هیچی بگا رفته،منم خالی بستم گفتم میدونی دایی تو خونه شنود گذاشته،بغض کرد شرو ساک زدن کرد گریه کردن،گف خودش بهت گف،گفتم نه به مامانم گفته بود اونم به من گف،گفت بیا تو الان میان میبینن،منم از خدا خواسته،چون مدت زیادی گذشته بود دیگه اون پررویی رو نداشتم،تو خونه یکم حرف زدیمو درد دل کرد،همون جوری ام داش غذا درس میکرد،منم دستمو انداختم
دور گردنش دلداریش بدم،اومد بغلمو،شق کردم ساک زدن چیکار کنم خو یکم قلقلکش دادم خندیدو منم که چسبونده بودم بهش داشتم حال میکردم،حیف یکم قدش از من کوچیکتر بود خوب لاش نمیرف /:
یکم چرتو پرت گفتیمو خندیدیم،یه دستش تو دستم بود زندایی جنده خونه ما،با دست زدم رو کونشو گفتم ماشالله گندش کردی ساک زدن،گف نکن پوریا حوصله ندارم
گفتم به تخمم /: همونجور که چسبونده بودم اون یکی دستمو از رو شلوار گذاشتم رو کسش مالیدم،با کونش محکم زد بهم گف نکن اه
گفتم چته سالارو ترکوندی،باز خندش گرف،خلاصه همین جوری با دستم کسشو میمالیدم،با اون یکی ام دکمه های شلوارمو باز کردم،دراوردم گذاشتم لای کونش،بازم همون جوری با کونش زد گف نکن عوضی برو گمشو،منم شرو کردم کس لیسی.

نازشو کشیدمو سینه شو مالیدم،اونم هی فوش میداد دیوث سکس چت.

همین جوری کیرمو لای کونش بالا پایین میکردم،آبم اومد ساک زدن گف ای خاک تو سرت کنم گمشو پاکش کن
منم عین بنگیا تو حال خودم بودم، یه دسمال آورد فرشو پاک کرد بعد داد به من گف خودتو تمیز کن بابا اه |:
دیدم مث اینکه مث قبل نمیشه کونش گذاش /:
گفتم بریم پیتزا بزنیم
گف برو با خالت بزن /:
دیوث /:
با خنده گفتم نترس پیتزاش کلف نی،گف آره دیدم،گفتم خب بیا بخورش دیگه،گف خفه شو پوری،گمشو بیرون الان خالت میاد میبینه اینجایی
رفتم یکی دو روز بعد میخواس بره بیرون گف میای بیا بریم بیرون کار دارم،گفتم آره میام ساک زدن ، چیکار کنم خو دافی بود بره خودش جنده |:
بغلش کردم دستمو بردم پشتش کونشو محکم گرفتم،گفت نکن خر الان میبینن از بالا،گفتم به تخمم،با مشت کوبید تو تخمم،منم الکی تخممو گرفتم خم شدم،اونم ترسید،گفتم الان کونتو پاره میکنم واسا زندایی جنده خونه مارف از ترس جلو در خونه که من رفتم دنبالش سریع بره تو،منم آروم آروم صاف کردم خودمو،یهو رفتم دنبالش،رفت تو اتاق خواب تا اومد درو ببنده درو هول دادم،افتاد به غلط کردن،هی ببخشیدو فلان،گفتم بهت گفتم چیکارت میکنم؟با خنده گف کونم میذاری،گفتم آها،برمیگردی یا برتگردونم.

سکس نوجوان ساک زدن سکسی زن حامله سکس سینه داستان مصور سکسی زازی اسکایم سکس حمام سکس خدمتکار سکسی عمه پوزیشن سکس آموزش سکس

Girls Rimming – The Cure for a Headache is a Rimjob Kiara Lord mallu xnxx

ساک زدن فیلم سکسی با مشت کوبید تو تخمم منم الکی تخممو گرفتم
ساک زدن فیلم سکسی با مشت کوبید تو تخمم منم الکی تخممو گرفتم

اموش سکس